مهاجرت و مشکلات شهری
تینا رضاسلطانی: مهاجرت به زبان ساده یعنی فردی محل سکونت و زندگی خود را در یک کشور ترک کند و ساکن کشور دیگری شود.
مهاجرت کردن دلایل مختلفی دارد، اما بهصورت کلی هدف فرد مهاجر رسیدن به شرایط بهتر و فرار از مشکلات و چالشهای موجود در کشور مبدأ است. تعداد مهاجرین در سال ۲۰۲۱ حدود ۲۸۳ میلیون، بیش از 3.6 درصد مردم جهان است.
کدام استان های کشور بیشترین مهاجرت را دارد؟
به گزارش فردای اقتصاد، مهاجرت بین استانی پدیده معمولی در ایران است. اما جذابیت استانهای مختلف از نظر جذب مهاجران یکسان نیست. همچنین وضعیت برخی استانها برای زندگی و کار بدتر است که باعث شده آنها به طور خالص مهاجر به استانهای دیگر بفرستند؛ یعنی کسانی که از این استانها مهاجرت میکنند، بیشتر هستند از کسانی که وارد آنها میشوند.
در گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس، با کمک دادههای سرشماری وضعیت مهاجرت بین استانی مورد توجه قرار گرفته بود نشان میدهد به طور خالص و نسبت به جمعیت هر استان، تعداد سالانه مهاجر در هر هزار نفر چند نفر است. طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، برای سمنان، نسبت به جمعیتش، مقدار خالص مهاجرت بیشترین بوده است. پس از آن هم البرز، یزد و قم قرار دارند. در سوی دیگر نمودار، استانهای لرستان، چهار محل و بختیاری و ایلام بیشترین خروج مهاجر را داشتهاند.
این وضعیت با متغیرهای مختلفی میتواند در ارتباط باشد. وضعیت بازار کار و اشتغال در کنار سرانه کالاهای عمومی میتواند نقش مهمی در این توزیع داشته باشد.
مهاجرت و آسیب ها
عدم رغبت به زندگی در روستاها و افزایش مهاجرت به شهرها در سالهای اخیر مشکلات شهری را گسترش داده است، بسیاری از سیاستگذاران روند فزاینده شهرنشینی در کشور را یک زنگ خطر میدانند و تاکید دارند افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها کیفیت زندگی در نواحی شهری را کاهش میدهد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، جمعیت مهاجر در اصفهان و سایر کلانشهرهای کشور حاشیهنشینانی را تشکیل میدهند که افزون بر نمایش چهرهای نازیبا از شهرنشینی، در اطراف شهرها رنگ و لعابی گوناگون از خود نشان می دهند.
فاصله توسعه یافتگی کلانشهرها با سایر شهرستانها و شهرهای کوچکتر فاصلهای معنا دار و قابل تأمل است و تمرکز گرایی بر چند استان کشور و غفلت از سایر شهرها این روزها به چالشی برای کلانشهرها تبدیل شده است. عدم تعادل میان امکانات و جمعیت شهری و نسبت آن با توسعه و فقدان مدیریت نوین یکی از مهمترین و حساسترین مسایل شهری است.
در واقع افزایش مهاجرت از روستاها یا شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ علاوه بر کمرنگ شدن حس تعلق به شهر، تنوع بیشتر قومیتها و فرهنگها در کنار یکدیگر، گستردگی آسیبهای اجتماعی را به همراه دارد، آنچنان که بنا بر اظهارنظر یک جامعهشناس، مقولهای به نام حس تعلق مکانی وجود دارد که این حس عامل پیشگیری از بسیاری از آسیبهای اجتماعی است، حس تعلق مکانی به گونهای با زادگاه انسان تعریف میشود، زادگاهی که در آن رشد میکنیم، پرورش مییابیم و با بسیاری از مصنوعات ثابت آن انس و الفت برقرار میکنیم.
حس تعلق مکانی میتواند به زادگاه روستایی، شهری یا حتی عشایری باشد، نکته مهم این است که هیچ کسی دوست ندارد از حس تعلق مکانی خود که به او احساس آرامش میدهد و از آن به عنوان امنیت وجودی یاد میشود و با نوستالژی همراه است، فاصله بگیرد؛ بنابراین نباید عامل اصلی دورشدن از حس تعلق مکانی را افرادی دانست که از این حس خود خارج میشوند.
موضوع دوم در مهاجرت ها نکته ظریف روانشناسی است که وقتی افراد از زادگاه خود خارج میشوند از نظارتهای گروهی مربوط به مراقبت های اجتماعی فاصله میگیرند، تا حدودی لگام گسیخته میشوند و لگام گسیختگی یک پدیده نامیمون و نامبارک اجتماعی است که میتواند منشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی باشد.
غالباً اتفاقات ناگوار و رفتارهای نابه هنجار را از سوی کسانی سراغ داریم که از این مراقبتهای گروهی خارج شدهاند یا تحت مراقبت نیستند، چون کسی آنها را نمیشناسد و احساس میکنند که زیر ذرهبین نیستند، تصریح کرد: بیش از آنکه افراد را عامل اصلی برون رفت از تعلقات مکانی و زادگاه خودشان بدانیم باید به روابط قدرت نگاه کنیم که اگر نابرابر باشد و دسترسی به فرصتها و امکانات را غیرعادلانه رقم بزند، افراد را از جای اصلی خود دور کرده و به اطراف می پراکند.