شنیده ها

اخبار ایران و جهان

شنیده ها

اخبار ایران و جهان

کورس روایت‌های برجامی در وین

سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۱، ۰۹:۴۲ ق.ظ

شنیده ها: پس از 145 روز بن‌بست در مذاکرات وین، پنجشنبه هفته گذشته دوباره چشم‌ها به پایتخت اتریش و هتل کوبورگ دوخته شد تا تکلیف برجام روشن شود. در این شش روزی که از آغاز دور جدید مذاکرات احیای برجام می‌گذرد، اخبار، اطلاعات، مواضع سیاسی اعضای تیم‌های مذاکره‌کننده حاضر در وین و ادعاهای رسانه‌ها و خبرنگاران به قدری متعدد، متنوع، متناقض و حتی متضاد بوده که «کارزار روایت‌ها»، بهترین واژه برای توصیف این وضعیت پیچیده و سردرگم است.

این حجم بالا از اخبار گسترده و در‌عین‌حال ضدو‌نقیض که گاه یکدیگر را نفی می‌کنند و ساعت به ساعت هم بر دامنه، شدت و وسعت خروجی آن افزوده می‌شود، کار را برای هرگونه تحلیلی درباره احیاشدن یا احیانشدن برجام سخت کرده است؛ تا جایی که هیچ کارشناسی نمی‌تواند با قاطعیت از خروجی این دور از مذاکرات بگوید؛ چون حتی به دقیقه، درز اخباری جدید از نشست وین می‌تواند کل فرضیات و ارزیابی‌ها را زیر سؤال ببرد.

 

به گزارش شرق، در این راستا خبرگزاری دولت هم به اهمیت هر «ساعت» مذاکرات وین برای توافق نهایی اذعان دارد. پیرو آنچه ذکر شد، اگرچه دیگر توییت‌های اولیانوف مانند سابق مرجع خبر جدی نیست، اما نماینده روسیه در دور جدید گفت‌وگوهای احیای برجام به سیاق دوره قبلی مذاکرات اسفندماه سال گذشته از «پنج ثانیه» و «پنج دقیقه» تا توافق می‌گوید. هرچند همان موقع نیز ادعای اولیانوف مبنی بر فاصله چند‌دقیقه‌ای با توافق نهایتا به توقف حدود پنج‌ماهه کشیده شد؛ بنابراین هر لحظه امکان انتشار یک خبر از دل مذاکرات وین می‌تواند کل روند جاری را تغییر دهد. در آخرین نمونه، دیروز  روزنامه‌نگار وال‌استریت ژورنال از نهایی‌شدن متن توافق تا ساعات آینده خبر داد، اما به فاصله اندکی پس از آن، وزارت امور خارجه ایران ادعای این نشریه را رد کرد و درباره احتمال آماده‌شدن متن نهایی توافق در وین ظرف چند ساعت آینده گفت: «با توجه به ادامه بحث‌ها درباره چند موضوع مهم باقی‌مانده، هنوز در مرحله‌ای قرار نداریم که از نهایی‌شدن متن سخن بگوییم. همچنان معتقدیم در‌صورتی‌که تصمیمات مناسب طرف مقابل اتخاذ شود، می‌توان به‌سرعت مذاکرات را جمع‌بندی کرد، اما هنوز در این مرحله قرار نداریم».

از این منظر علاوه بر محتوای گفت‌وگوهای احیای برجام که از جزئیاتش خبری در دست نیست، بی‌شک رصد و تحلیل خروجی متناقض و گاه متضاد رسانه‌ها، روزنامه‌نگاران و نیز بررسی مواضع، توییت‌ها و گفته‌های مقامات سیاسی و اعضای تیم‌های مذاکره‌کننده می‌تواند تا حدی به روشن‌شدن آنچه در هتل کوبورگ می‌گذرد، کمک کند. آنچه پیش و حین انجام مذاکرات وین در ایران و به‌خصوص در ساختار اجرائی یکدست‌شده می‌گذرد، بی‌شباهت به حال و روز دور جدید گفت‌وگوها در وین نیست؛ چرا‌که سیاسیون داخلی هنوز تکلیف‌شان با برجام روشن نیست. اگرچه کسانی مانند حسین طائب، مشاور فرمانده کل سپاه در اظهارنظری صریح از پذیرفتن مشروط برجام سخن گفته است، اما در آن سو علاوه بر ساز ناکوک برخی از هواداران طیف جلیلی و پایداری‌ها مبنی بر عدم پذیرش توافق در وین، برخی وزرای دولت رئیسی هم بدون آنکه حوزه کاری‌شان به سیاست، دیپلماسی و برجام ارتباطی داشته باشد، دست به توییت شده و سخنانی را مطرح کرده‌اند که نشان می‌دهد بین احیای برجام یا شکست در مذاکرات مانده‌اند؛ نمونه بارز آن رستم قاسمی است که در یک توییت، توافق هسته‌ای را برجام یزیدیان می‌داند و در توییت دیگری بی‌میل به احیای همان برجام نیست. در کنار آنچه گفته شد، تهران با وجود مثبت‌خواندن فضای دور جدید مذاکرات وین و افزایش امیدها برای حصول توافق، هرگونه عقب‌نشینی از برخی درخواست‌های خود پیرامون خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی و نیز گرفتن تضمین از طرف آمریکایی را رد کرده است؛ تا جایی که علاوه بر رسانه‌های وابسته به دولت، حتی رسانه‌های نزدیک به دبیر شورای عالی امنیت ملی هم به‌صراحت از پابرجا‌بودن شروط ایران گفته‌اند. از این نظر تعدد خوانش‌ها از آنچه در وین می‌گذرد، کار را برای ارزیابی درباره حصول توافق سخت کرده است؛ به گونه‌ای که محمد مرندی هم در مصاحبه با المیادین از احتمال 50 50 برای موفقیت خبر داد. این گفته مشاور تیم مذاکره‌کننده ایران بازگشت به نقطه صفر را در ذهن متبادر می‌کند؛ چون به همان میزان که شانس شکست وجود دارد، می‌توان به حصول توافق امید داشت؛ گزاره مذکور یعنی دوباره ابهام و دوباره بلاتکلیفی درباره سرنوشت برجام. از مجموع آنچه بیان شد، این‌گونه برمی‌آید که شاید دامن‌زدن بر فضای ابهام نوعی ترفند سیاسی رسانه‌ای باشد که نه خبر از قطعیت احیای برجام می‌دهد و نه شکست کامل مذاکرات.

این ابهام‌سازی می‌تواند از آن نظر در دستور کار باشد که از یک سو بستر را برای هرگونه شکست احتمالی، بدون پذیرش مسئولیتی از سوی دولت و متعاقب آن انداختن توپ تقصیرها در زمین اروپا و آمریکا در میان افکار عمومی فراهم کند و در‌عین‌حال می‌تواند از تحمیل هر‌گونه توافقی به تهران و اجرائی‌شدن «سیاست امر واقع» در جریان مذاکرات وین از سوی اروپایی‌ها هم جلوگیری کند. به هر حال برایند تحرکات سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای به‌ویژه از سوی اروپا که مرتبا از فضای مثبت گفت‌وگوها، در دسترس بودن توافق خوب و حتی دادن تضمین و حمایت عملی آنها برای انتفاع اقتصادی ایران از احیای برجام می‌گویند و حتی دور جدید نشست وین به ابتکار عمل جوزپ بورل صورت گرفت، در نهایت می‌تواند تله‌ای برای شکل‌گیری توافقی باشد که با دو هدف عمده از جانب اتحادیه اروپا پی گرفته شده است؛ نخست امید به لغو تحریم و ورود ایران به بازار انرژی برای کمک به قاره سبز با هدف سپری‌کردن پاییز و زمستان سرد پیش‌رو و مهم‌تر از آن دورشدن تهران از نقطه گریز هسته‌ای، خاصه آنکه فعالیت‌های جمهوری اسلامی در حوزه هسته‌ای، آن‌هم بدون نظارت آژانس خبر از حرکت سریع و شتابان تهران می‌دهد؛ بنابراین متن توافق فعلی که برخی آن را بهتر از برجام و متن توافق دوره قبلی مذاکرت وین می‌دانند، شاید به نحوی تلاش اروپا در راستای تحمیل توافق مدنظرش به تهران باشد. ناگفته نماند مواضع برخی از مسئولان از سیدکمال خرازی تا محمدجواد لاریجانی و به‌تازگی محمد اسلامی به‌عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی حکایت از رسیدن ایران به یک‌قدمی گریز هسته‌ای دارد؛ بنابراین اروپایی‌ها امید دارند در گام نخست از طریق دیپلماسی و با احیای برجام به هر دو هدف اصلی خود دست یابند. در غیر ‌این ‌صورت، باید منتظر واکنش سخت‌تری از سوی قاره سبز با محوریت برلین، پاریس و لندن همسو با نگاه بدبینانه واشنگتن به دور جدید مذاکرات وین که از سکوت رابرت مالی در این چند روز هویداست، بود.

از رهیافت فوق می‌توان این گزاره تحلیلی را بیرون کشید که تهران هم با دو هدف تعدیل فشارهای جهانی درباره مواضع داخلی برای رسیدن به نقطه گریز هسته‌ای و نیز رشد سریع فعالیت‌ها در این حوزه و همچنین خرید زمان این دور از مذاکرات را در وین آغاز کرده باشد تا خود را از مظان اتهام درخصوص تمایل‌نداشتن برای ازسرگیری گفت‌وگوها و نبود تمایل برای احیای برجام خارج کند. از این‌رو است که توقف مذاکرات روی نقاط پادمانی می‌تواند معنای خود را بیابد؛ چرا‌که از یک سو تهران درصدد است فعالیت‌های هسته‌ای به‌ویژه فعالیت‌هایی را که از دید آژانس دارای ابعاد نظامی است، ذیل گرفتن تعهدی سیاسی دیپلماتیک مانند برجام از دستور کار خارج کند و در آن سو اروپایی‌ها، آمریکا و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با در نظر گرفتن وضعیت بی‌سابقه ایران در فعالیت‌های هسته‌ای‌اش و رسیدن به یک‌قدمی گریز هسته‌ای از دادن هر‌گونه تعهدی در این رابطه امتناع می‌کنند.

به‌ همین‌ دلیل روزنامه وال‌استریت ژورنال گزارش داد: «در متن توافقی که روی آن کار می‌شود، هیچ اشاره‌ای به درخواست‌های ایران برای بستن تحقیقات آژانس وجود نخواهد داشت». پس تا اینجای کار تک‌گره باقی‌مانده وین به مسائل پادمانی باز‌می‌گردد؛ هر‌چند درباره دو حوزه دیگر یعنی رفع حداکثری تحریم‌ها و دریافت تضمین برای خارج‌نشدن دوباره آمریکا از برجام هم با وجود برخی نگاه‌های خوش‌بینانه، کماکان اختلاف‌ها به قوت خود باقی است. در نتیجه آن چیزی که در وین قطعی است، آن است که هیچ چیزی قطعی نیست. پس همان‌گونه که در سایه منافع ملی نباید بین رئیسی و روحانی تفاوت برای احیای برجام تفاوتی قائل شد، کما‌اینکه بین محمدجواد ظریف و حسین امیرعبداللهیان یا سیدعباس عراقچی و باقری‌کنی این تمایز را در نظر گرفت و همواره برای رفع تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم از تداوم مذاکرات با هدف احیای برجام در هر دولتی و با هر نگرش سیاسی حمایت کرد، اما با در نظر گرفتن واقعیت‌های جاری، چه در داخل و چه در سطح منطقه و جهان و نیز با توجه به تجربیات قبلی در نشست دوحه و ادوار گذشته مذاکرات وین، تنها زمانی می‌توان به حصول توافق امید داشت که توافق حاصل شده باشد و زمانی به احیای برجام چشم دوخت که برجام احیا شده باشد؛ وگرنه تمام فضاسازی‌های مثبت روانی و رسانه‌ای از مذاکرات نمی‌تواند لزوما به معنای موفقیت باشد.