شنیده ها: طی چند دهه گذشته، مهاجرت از ایران عمدتاً پدیدهای اجتماعی و سیاسی بود و بیشتر نخبگان، مخالفان حکومت و سرمایهداران برای فرار از محدودیتها یا پیگیری فرصتهای بهتر کشور را ترک میکردند. اما در سالهای اخیر، این الگو تغییر کرده است.
همزمان با افزایش بحرانهای اقتصادی، سقوط ارزش ریال، ضعف شدید سیستمهای رفاه و افزایش نگرانی از جنگ، «موج تازهای از مهاجرت» شکل گرفته است. بررسیها نشان میدهد که این موج همهجانبه، از کارکنان وزارت بهداشت گرفته تا کارگران ماهر و افراد عادی جامعه را دربر میگیرد؛ بهگونهای که موسسههای آموزش زبان که پیش از این دو زبان تدریس میکردند، اکنون تقاضای تدریس ۱۰ زبان مختلف را دارند.

مردم معمولاً برای ساخت آیندهای بهتر و فرار از مشکلات موجود در کشور خود تصمیم به مهاجرت میگیرند.
فرصت چند ماه ابتدایی دولت زودتر از آنچه فکرش را بکنند از دست رفت و دستاوردی برای دولت باقی نگذاشت. دستاوردی که میتوانست به مجموعه دولت و نظام کمک کند تا از میزان لشگر براندازی کاسته شود. با اعدام جمشید شارمهد در ایران، دولت آلمان حتی از دوتابعیتیهای ایرانی هم خواست به کشورشان سفر نکنند. 
طبق گزارش سازمان ملل متحد، تعداد مهاجران بینالمللی در سال ۲۰۲۰ (آخرین داده موجود) به ۲۸۱ میلیون نفر رسیده است، که نسبت به ۱۷۳ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰، رشدی ۶۲ درصدی را نشان میدهد. این بدان معناست که در حال حاضر، ۶/۳ درصد از جمعیت جهان را مهاجران تشکیل میدهند. این افزایش چشمگیر، نشاندهنده تاثیر عواملی مانند جهانیسازی، نابرابریهای اقتصادی، درگیریها و تغییرات آبوهوایی بر تصمیم افراد برای مهاجرت است.
در جریان انتصابهای اخیر رئیسجمهور و استعفای محمدجواد ظریف از معاونت راهبردی، بحث مهاجرت، اقامت یا تابعیت مضاعف فرزندان و نزدیکان تراز اول مسئولین ردهبالای کشور بار دیگر در معرض توجه قرار گرفت. این مساله اختصاص به گروه خاصی از سیاسیون ندارد و چهرههای شاخص اصلاحطلب و اصولگرا را شامل میشود. واکنش مردم نیز در اکثر مواقع به این موضوع منفیست و بیان میکنند که اگر شرایط ایران طبق گفتههای والدین آنان خوب است، چرا فرزندان کشور و سبک زندگی دیگری را انتخاب میکنند. بر اساس قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» به کارگیری افرادی که خود، همسر یا فرزندشان دارای تابعیت دوم هستند، ممنوع است.
مهاجرت به شمال کشور از مبدا استانهای مرکزی کشور افزایش چشمگیری داشته است. مهماننوازی شمالیها در کنار کیفیت هوا و دردستبودن زمینهای روستایی با قیمت نسبتاً خوب، انگیزه برای مهاجرت به شمال را بیشتر کرده است. با این وجود هنوز آمار دقیقی نیز از میزان و جزئیات این مهاجرتها وجود ندارد. بهعلاوه، این مهاجرت تاکنون چندان باعث سرمایهگذاری جدی و تحول زیرساختی استانهای شمالی نشده و شهروندان این استانها نسبت به برخی ضعفهای زیرساختی و چالشهای فرهنگی نگران هستند.
در وضعیتی که تورم بالا با افزایش بیکاری و رشد اقتصادی نامطلوب مواجه است یک نارضایتی شکل میگیرد، نارضایتی جمعی که ناشی از عدم رسیدن به خواستهها و تمایلات فردی است.