شنیده ها: موضوع حجاب به یکی از بحثهای اصلی تریبونهای رسمی تبدیل شده و سخنانی از علمالهدی، احمد خاتمی و حتی رئیس قوه قضاییه بار دیگر نشان میدهد بخشی از نهادهای رسمی بهجای مواجهه واقعی با مطالبات جامعه، با رویکردهایی مبتنی بر تهدید، فرافکنی و پاک کردن صورتمسأله به میدان آمدهاند.
واژه «نفوذ» سالها در ادبیات سیاسی ایران، اغلب مفهومی کلی و مبهم داشت؛ اصطلاحی که بیشتر برای منازعات جناحی، هشدار دادن یا مرزبندی سیاسی استفاده میشد. اما پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، این واژه رنگ واقعیت به خود گرفت و مصداقهای عینی و نگرانکنندهای پیدا کرد.
در روزهایی که پایتخت با مشکل شدید کمبود آب و خشکسالی دست و پنجه نرم می کند و رئیس جمهور نیز از تخلیه تهران صحبت می کند، وضعیت نیروگاههای برق آبی کشور جای پرسش دارد، نیروگاههایی که همانطور که از نامشان پیداست به ذخایر آبی نیازمندند و با این وضعیت بارندگی مشخص نیست چگونه قرار است در چرخه نیروی کشور نقش آفرینی کنند.
در هفتههای اخیر بار دیگر موضوع حجاب در صدر سخنرانیهای برخی تریبونهای رسمی قرار گرفته؛ اما نه در قالب سیاستگذاری سنجیده یا گفتوگوی اجتماعی، بلکه عمدتاً با بیانهایی که بیشتر به ایجاد هراس، تهدید یا فرافکنی شبیه است تا مدیریت فرهنگی. این نوع مواجهه نه تنها به حل مسأله کمک نمیکند، بلکه عملاً صورتمسأله را از دید پنهان کرده و جامعه را به سمت دوگانهسازی بیشتر پیش میبرد.
زنان در حالی وارد بازار کار میشوند که معمولاً جایگاه شغلیشان از مردان نازلتر است و حقوق کمتری نسبت به آنها دریافت میکنند. حال تصور کنید چه اتفاقی رخ میدهد اگر تمام این نابرابریها توامان با آزار جنسی در فقدان قوانین و سازوکارهای بازدارنده از آزار جنسی در محیط کار رخ دهد؟
هر چند سکانداری شمخانی در مناصب مهم و حضورش در قدرت محدود به این دو سمت نمیشود، اما از مهمترینهای آن به شمار میروند. خاصه آنکه او در سال ۸۴ خود را «انا رجل» نامید و برای فتح صندلی ریاست جمهوری تلاش کرد، اما به موفقیت نرسید.