از ادلب تا دمشق؛ خاورمیانه در آستانه یارگیری منطقهای و فرامنطقهای/ تحریرالشام از چه استراتژی پیروی کرد؟
شنیده ها: در باب تحولات شام و جراییاش تحلیلهای بسیاری مطرح است. گروهی براین باورند که متغیرهای داخلی زمینهساز چنین تغییری شده است. اما همزمان گروهی دیگر ضمن تاکید بر متغیرهای داخلی براین باورند که عوامل بیرونی، چون فعل و انفعالهای ترکیه در این زمینه نتیجه بخش بوده است.
برای بیش از نیم قرن، به نظر میرسید که خاندان اسد قدرت کاملی را بر سوریه داشته باشد. این بازیگر با اتکا به یک دستگاه امنیتی پرقدرت و متحدان مانند روسیه، ایران و حزبالله، در برابر قیامهای متعدد و حتی جنگ داخلی مقاومت کرده بود.
بشار اسد، ضمن آن که کنترل بخش زیادی از کشور را بعد از جنگ داخلی در اختیار گرفت، فارغ از تحریمهای غرب، به واسطه رویکرد مثبت بازیگران حاشیه خلیج فارس که تلاش داشتند تا سوریه بار دیگر به اتحادیه عرب بازگردد، توانست اعتبارش را احیا کند. اینها عبارات یادداشت مقدماتی فارن افزر است. اقتصادنیوز این یادداشت را در ترجمه و منتشر کرده است.
موازنه قدرت در خاورمیانه برهم ریخت
حیات تحریرالشام در عرض چند روز، بدون گسترش دامنه درگیریها، سقوط کرد. روز یکشنبه، در حالی که این گروه به سرعت کنترل دمشق را به دست گرفت، روسیه اعلام کرد که اسد به مسکو پناهنده شده و نخست وزیر سابق او برای تحویل رسمی قدرت اسکورت شد. بر خلاف جنگ داخلی اول، کل ماجرا کمتر از دو هفته طول کشید.
توالی حیرت انگیز وقایع که به تحریرالشام اجازه داد دولت سوریه را سرنگون کند، دلایل زیادی داشت، از جمله رویارویی اسرائیل و حزبالله، تمرکز ایران بر تحولات خاورمیانه، شکست مذاکرات آشتی بین آنکارا و دمشق، مذاکراتی که سوریه به واسطهاش امتیاز کمتری دریافت میکرد و ارتش تضعیف شده و مشغولیت روسیه به جنگ پرهزینهای اوکراین. به نظر میرسد که حمله برق آسای تحریرالشام با چراغ سبز ترکیه انجام شد؛ گروهی که در ابتدا توسط ترکیه در پایگاه خود در ادلب در شمال غرب سوریه محافظت میشد، عمدتا به سان یک کمپین داخلی در سوریه فعالیت داشت.
۳۰ نوامبر، شورشیان تحریرالشام ظاهرا بدون هیچ مانعی دومین شهر سوریه، حلب را در یک روز تصرف کردند و به سمت جنوب به دمشق رفتند. همزمان این گروه با پیشرویشان شورشهای خودجوش علیه حاکمیت رژیم در سویدا و درعا در جنوب و دیرالزور در شرق را برافروختند. ۵ دسامبر آنها حماه، چهارمین شهر بزرگ سوریه را تصرف کردند. دو روز بعد، حمص، سومین شهر بزرگ نیز سقوط کرد؛ شهری که دمشق را به قلب علویهای حامی دولت مستقر در کوههای بر فراز سواحل مدیترانه متصل میکند. حرکت سریع شورشیان در کنار با پایگاه حمایتی فرسایشی دولت زمینهساز سقوط برق آسای اسد شد.
بیشتر بخوانید:ماجرای عجیب عشق محمد جولانی به دختری علوی در سوریه + عکس
شورشیان در جریان آنچه که میتوان آن را رقابت خواند بدون جنگ و مشارکت بازیگران خارجی خود را به دمشق رساندند. در پایان، شهرهای سوریه که دولت اسد و حامیانش، یعنی روسیه، ایران و حزبالله برای بازپس گیریشان در جنگ داخلی بسیار تلاش کردند را به راحتی تصرف کردند. تسلط شورشیان بر این سوریه نشاندهنده تغییر تاکتیکی در خاورمیانه است که قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی را در مورد چگونگی واکنش نامطمئن میگذارد.
به گفته منابع متعددی که با رویترز صحبت کردند، چند هفته پیش، دولت بایدن با امارات متحده عربی برای لغو تحریمها علیه سوریه در ازای فاصله گرفتن اسد از ایران و ممانعت از ارسال تسلیحات به حزبالله رایزنی داشت. اما سقوط اسد همچنین نشان میدهد که درگیریهای مختلف منطقه تا چه حد به هم پیوسته و غیرقابل پیشبینی هستند و در صورت غفلت یا عادیسازی چه اتفاقی میافتد. درگیری اسرائیل و فلسطین و جنگ داخلی سوریه هر دو به شکلی به یکدیگر مرتبط هستند. رویارویی ناگهانی اسرائیل و فلسطین با حمله حماس در ۷ اکتبر، حملات حوثیها به دریای سرخ، جنگ اسرائیل در لبنان و رویارویی ایران و اسرائیل پیشتر خاورمیانه را بر لبه پرتگاه قرار داده بود.
در سوریه، این زلزله به نظم موجود پایان داده است. در هر دو مورد، تحولات سریع که هیچ بازیگر خارجی برای آن آماده نبود، نشان از آن دارد که غفلت از رویدادهای خاورمیانه اشتباه است. اگرچه پرسشهای زیادی در مورد چگونگی تلاش تحریرالشام برای مدیریت کشور و توانش برای رقابت با گروههای مختلف جهت نفوذ باقی مانده، به نظر میرسد پایان اسد موازنه قدرت منطقه را تغییر خواهد داد.
سوریه زمینهساز نزدیکی چین و روسیه شد!
حمله شورشیان علیه اسد ریشه در جنگ داخلی سوریه دارد که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد و هرگز به پایان نرسید. در بحبوحه خیزشهای بهار عربی، شورشیها به ناگهان قدرت را گرفته و کشور را به ویرانی کشاندند. با افزایش خشونت آمیز جنگ داخلی، گروههای افراطی مانند (القاعده در عراق) و شاخه این گروه موسوم به داعش وارد سوریه شده و میدان را برای مانور هموار کردند. درگیریهای داخلی سوریه به سرعت بینالمللی شد، زیرا قدرتهای خارجی -، چون ایران، کشورهای خلیج فارس، روسیه، ترکیه و ایالات متحده – تلاش داشتند تا جریان رویارویی را به نفع خود تغییر دهند. اما در آن زمان، ایران و روسیه، متحدان سوریه، نشان دادند که متعهدتر هستند. ایران و اعضای مقاومت - به ویژه حزب الله - به اسد کمک کردند تا قدرتش را نگاه دارد روسیه با جتهای جنگنده سوخو مواضع شورشیان را بمباران کرد.
این درگیری پیامدهای بینالمللی گستردهای داشت. ورود بیش از یک میلیون پناهجوی سوری به اروپا در سال ۲۰۱۵، ظهور احزاب راست افراطی در بسیاری از کشورهای اروپایی را تسریع کرد و باعث شد تا دولتهای اروپایی روابط خود را با رهبرانی مانند رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و قیس سعید، رئیس جمهور تونس، تقویت کنند. این جنگ همچنین کودتایی بزرگ برای مسکو بود که از مداخله موفق سال ۲۰۱۵ برای حمایت از اسد و گسترش نفوذ نظامی خود استفاده کرد. برای اولین بار پس از پایان جنگ سرد، روسیه درگیر یک درگیری بزرگ خارج مرزهایش شد. روسیه همچنین دسترسی خود به تنها بندر آب گرم - در طرطوس در سواحل مدیترانه سوریه - و همچنین کنترل بر پایگاه هوایی حمیمیم در نزدیکی لاذقیه در غرب سوریه را فراهم کرد.
اگرچه اتحاد رو به رشد روسیه با چین اغلب به آغاز حمله همه جانبه این کشور به اوکراین در سال ۲۰۲۲ کمک کرد، اما تقویت روابط دو بازیگر در واقع با جنگ داخلی سوریه آغاز شد، زمانی که پکن به نفع کرملین رای داد. شورای امنیت بیش از هر زمان دیگری از حق وتو خود استفاده میکرد. اگرچه نقش چین در سوریه بسیار کم بود، اما آرا و لفاظیهای این کشور در حمایت از سوریه راهی برای عقب راندن هژمونی ایالات متحده بود، و در نتیجه به همسویی پکن با کرملین و آغاز مشارکت بدون محدودیت انجامید.
محاسباتی که درست از آب درآمد!
تا سال ۲۰۱۸، از منظر ناظران خارجی، جنگ داخلی سوریه مدیریت و تا حد زیادی مهار شده بود. متحدان و دشمنان اسد او را پیروز کردند. از تابستان ۲۰۲۴، رویارویی اسرائیل با ایران و مقاومت معادلات خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داد. در همان زمان، اردوغان، یکی از مخالفان اصلی اسد، به واسطه مخالفت دمشق با سازش، در آستانه طغیان قرار داشت. عدم تمایل اسد برای سازش و آشتی با ترکیه، حتی پوتین، متحد نزدیک سوریه را نیز ناامید کرد. در همین حال، تحریرالشام از وضعیت خود به عنوان شاخه سوری القاعده به یک گروه مستقل تغییر شکل داد و موجودیتش به عنوان گروهی رادیکال را انکار و بر مبارزه با اسد متمرکز شد.
تحریرالشام با گروههای دیگر ائتلاف کرده، پیام خود را تعدیل، از ترکیه حمایت کرد و یک دولت غیرنظامی را در منطقه تحت کنترل خود در ادلب تعریف کرد. در آن سالها، شورشیان هرگز هدف اصلی خود را کتمان نکردند: سرنگونی اسد. سپس، در اوایل نوامبر، بی نتیجه ماندن مذاکرات بین دمشق و آنکارا بر سر ایجاد شرایطی که به پناهجویان سوری در ترکیه اجازه میدهد تا سالم به خانه بازگردند؛ گزارهای که به یک مسئله محرک برای ترکیه تبدیل شده بود و به تنشها میان دمشق و آنکارا دامن زد. به همین دلیل دولت اردوغان زمانی که تحریرالشام تصمیم گرفت از ادلب خارج شده و دمشق را بگیرد، سکوت احتیار کرد.
تحریرالشام دریافته بود که نیروهای ارتش سوریه به واسطه عدم مهارت و حقوق اندکشان انگیزه زیادی برای مبارزه ندارند و از همین رو بیش از مقاومت نمادین ایستادگی نخواهند کرد. این فرضیه درست بود. نیروهای سوری، در بیشتر موارد، ذوب شدند. با مشاهده پیشرفت سریع تحریرالشام، مردم درعا و سویدا در جنوب به سرعت قیام کردند و ارتش را به خواست خود از مناطق خود بیرون کردند.
شاید حتی تکان دهندهترین بخش ماجرا، سقوط حمایت بینالمللی از اسد بود. در ۶ دسامبر، روسیه سربازان و دیپلماتهای خود را فراخواند و عقب نشینی از پایگاههای خود را آغاز کرد. همزمان ایران نیز متحدانش را بیرون کشید. در شرق، نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) که تحت تسلط کردها هستند و شوراهای نظامی تحت رهبری اعراب با نیروهای دولتی برای تصرف مناطق تحت کنترل اسد در دیرالزور و مهمتر از همه، گذرگاه البوکمال با عراق، معامله کردند. با نزدیک شدن شورشیان به دمشق، نیروهای باقی مانده روسیه و سوریه از مواضع خود در سراسر شمال شرق عقب نشینی کردند.
بیشتر بخوانید:عکس/ بازار داغ عکسهای سلفی و یادگاری زنان در دمشق
آینده سوریه و منطقه پر از عدم اطمینانها است. درگیریها بین گروههای مسلح ارتش ملی سوریه (SNA) تحت حمایت ترکیه در شمال و نیروهای دموکراتیک سوریه تحت کنترل کردها ادامه دارد. در حالی که بیشتر سوریها، از جمله میلیونها تبعیدی که از لبنان، ترکیه و جاهای دیگر راه خانهشان را پیدا میکنند، خوشحال هستند، سرنوشت بسیاری از کردهایی که قبلاً توسط ترکیه از عفرین و سایر مناطق شمال اخراج شدهاند، چندان مشخص نیست. ژنرال مظلوم عبدی اعلام کرد که دولت او از سقوط اسد و هماهنگی او با تحریرالشام خرسند است، اما کردها و ترکیه باید به سازش برسند تا خونریزی بیشتری در داخل و خارج از مرزهای سوریه به چالش زمان تبدیل نشود.
در همین حال، هزاران عضو داعش در زندانهای شمال شرق تحت کنترل نیروهای نیروهای دموکراتیک سوری باقی ماندهاند. این گروه، در صورت فرار و یا قدرت گرفتن دوباره، قادرند هزینههای سنگینی را به منطقه تحمیل کنند. به همین ترتیب، اسرائیل قبلاً به منطقه غیرنظامی در مرز خود با سوریه حمله کرده و انبارهای سلاح و سایتهای مشکوک تولید سلاحهای شیمیایی را هدف قرار داده است.
در حال حاضر، ترکیه در نتیجه شرایط حاکم، قدرت برتر را به دست آورده و روسیه در عقب نشینی عجولانه خود، ضرر ویرانگری را متحمل شده است. در میان توازن نیروهای خارجی که به سرعت در حال تغییر هستند، موجب شده تا سوریها با یک نبرد سخت تقسیم قدرت در داخل مواجه شوند.
تحریرالشام یک گروه تروریستی تعیین شده توسط ایالات متحده است که محبوبیت کمی در قلمرو خود در ادلب دارد. تاکنون، رهبر آن، ابومحمد الجولانی، مواظب بوده که موضعی آشتی جویانه داشته باشد، نه تنها با بسیاری از اقلیتهای سوریه، بلکه با مقامات دولت سابق. این سوال که آیا این لحن باقی خواهد ماند یا نه و آیا دیگر گروههای شورشی و جناحهای مخالف از او پیروی خواهند کرد، سوال دیگری است.
با بازگشت تعداد بیشتری از سوریها به کشور، از جمله رهبران مختلف مخالفان، تنشهای اجتناب ناپذیری در پیش است. گروههای مسلح در سوریه و مخالفان تبعیدی ممکن است برای کسب قدرت این کشور را به میدان رویارویی تبدیل کنند. در حال حاضر، به نظر میرسد که تحریرالشام یک مدل فراگیر از حکومت را در سطح محلی دنبال کنند و اقلیتها و کسانی را که هرگز در مناطق تحت کنترل مخالفان زندگی نکردهاند را به مشارکت وادارند.
حمله شورشیان، تا حدی، ماحصل پویاییهای فراتر از مرزهای سوریه، از جمله رویارویی حزب الله و اسرائیل و تنش در روابط آنکارا و دمشق بود. در مقابل، سقوط اسد بازیگران بسیاری را شوکه کرد.