یورش دوباره بافتخواران به بافت تاریخی شیراز؛ شروع مجدد تخریبها در بافت ملی یک شهر
شنیده ها: اینجا بافت تاریخی شیراز است؛ بیهیچ نشانی از تجربه زیسته هزاران انسان که در آن متولد شده، بالیده و مردهاند. روی تصورتان خط بطلان بکشید که اینجا بتوانید جلوههایی از معماری و فرهنگ را ببینید و جهانیان را انگشت به دهان بگذارید.
دوربینها اینجا فقط میتوانند عملیات تروریستی مردی را ثبت و ضبط کنند که برای کشتار آمده است. اینجا صحبت از نور نیست و درهای باز و حوضهای آبی و کاشیهای رنگی. یورش بافتخواران دوباره شروع شده است. هسته تاریخی شهر شیراز ملغمهای شده است از پارکینگها با نردههای آهنی، کارگاههای بیبنیه، خانههای نیمهخراب، سیمهای بیرونزده از در و دیوارها و پنجرههای کور. اینجا بوی زباله میدهد و خاکروبه.
بزرگترین قطبگردشگری ایران که سالیان دراز است که میزبان گردشگران خارجی و ایرانی بوده، توان زیستن خود را بهمثابه یک آرمانشهر از دست داده است. فعالان میراثفرهنگی و وطنپرستان و اهالی رسانه تلاشها کردند که این بافت را سال گذشته به ثبت برسانند، اما سایه شوم بافتخواران همچنان بر سر شهر چنبره زده و حالا با نشانههای گودبرداری در «پارکینگ منصوری» و درهای بسته خانه ثبت ملی «صدرجهرمی» معلوم نیست که چگونه قرار است تهماندههای هویت شهری شیراز بلعیده شود و بهجایش مغازههای بیهویت و شاید هم فروشگاه بلوز و شلوار و پلاستیکهای بنجل چینی جایگزین شوند.
امکان تخریب وجود ندارد
از بازار بیرون نیامده، پشت بارگاه شاهچراغ، نزدیک پارکینگ منصوری آنسوی نردهها گودبرداری بزرگی، خود را به رخ میکشاند. «سیاوش آریا»، فعال میراث فرهنگی میگوید: «محوطه را حصارکشی کرده و پشت درهای بسته سرگرم کار هستند. درحالیکه کاوشهای باستانشناسی در این منطقه انجام نشده است و گودبرداری عمیق بیگمان به لایههای باستانشناختی بافت تاریخی آسیب میزند.» این فقط یکسوی قضیه است: «اینجا ثبت ملی است و هرگونه نابودی، دستاندازی، حفاری و ویرانی خانههای غیرثبتی ممنوع است و تخلف بهشمار میآید. زیرا سراسر بافت تاریخی و ملی شیراز بههمپیوسته و یکپارچه است و نابودی یک بنا یعنی آسیبرسانی به بافت تاریخی و ملی که برابر قانون ممنوع است.» نردهها گاه و بیگاه بههم میخورد.
رفتوآمدهای محدودی درون پارکینگ در جریان است. بافت با خانههای نیمهمخروبه در جوار زبالهها به خود میلولد، گویی در انتظار بافتخواران نشسته است که ناگهان از راه برسند و پاکسازی به غایت برسد. «علی دارابی»، معاون میراثفرهنگی وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی که به مناسبت جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی به شیراز آمده و بافت را دیده، در پاسخ به این سؤال که چرا بافت شهر کهنی، چون شیراز وضعیت اسفناکی دارد و همچنان در خطر تخریب است، میگوید: «مصوبه ثبت ملی اعلام شده است و ما جلوی هرگونه دستاندازی به بافت تاریخی شیراز را میگیریم و محال است اقدامی برای تخریب بافت تاریخی انجام شود.» بافت شیراز و تکخانههای قدیمی، اما سخت در هراس هستند. بسیاری از خانهها همچون خانه ثبت ملی اکبری شبانه قربانی شدند و فروریختند. اما قرار بود که بساط سودجویان برچیده شود؛ چراکه براساس اجرای قانون راجع به حفظ آثار ملی ایران مصوب آبانماه ۱۳۰۹ و نظامنامه اجرایی آن مصوب سال ۱۳۱۱ و بند «ج» ماده واحده قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی کشور و بند ۶ ماده سوم قانون اساسنامه سازمان میراثفرهنگی کشور، محدوده بافت تاریخی شیراز با قدمت ابتدای دوره اسلامی تا دوره معاصر و در محدوده میان خیابانهای تختی، فردوسی، قاآنی، بلوار سیبویه و زینبیه به شماره ۳۳۹۴۵ مورخ ۲ مرداد ۱۴۰۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
بافت آشفته و طرح دیگرگونه
بافت پر است از خانههای آشفتهای است که امیدی به آینده ندارند. بارها مالکان با پیامهای تهدیدآمیز مواجه شدند که باید خانههایشان را ترک کنند. این هراس دقیقاً از زمانی آغاز شد که جرقه اجرای طرح ۵۷ هکتاری توسعه حرم شاهچراغ را زدند. براساس آن، قسمت زیادی از بافت تاریخی شیراز که در آن ۲۰۰ خانه تاریخی قرار دارد، تخریب میشود تا حرم گسترش یابد. طرح توسعه حرم شاهچراغ در سال ۱۳۸۹ و در دوره محمود احمدینژاد، در شورایعالی شهرسازی و معماری به تصویب رسید و عملیات اجرایی آن از همان زمان آغاز شد. هرچند پس از چهار سال بهعلت مغایرت با «طرح جامع شهر شیراز» منتفی شد، اما خانههای بسیاری ویران شدند. کار به شکایت کشید و سرانجام در دولت حسن روحانی قوه قضائیه وارد ماجرا شد. کارشناسان میراثفرهنگی بارها و بارها عنوان کردهاند امکان برنامهریزی و رسیدن به طرحی ایدهآل با حفظ آثار میراثفرهنگی بافت تاریخی وجود دارد، اما بهنظر صدای آنها در هیاهوی طرحهای دیگرگونه گم میشود.
مگر از روی نعش من رد شوند
مشاهدات ما نشان میدهد یکی دیگر از خانههای سروپای ثبت ملی در بافت تاریخی بهنام خانه «صدرجهرمی» در خطر جدی قرار گرفته است. بهنظر میرسد برای هیچکس مهم نیست که جلوی ورودی این خانه به تاریخ اسفند سال ۱۳۷۷ تابلوی قهوهای رنگ ثبت ملی بهشماره ۲۲۷۷ نصب شده است. طبق قانون، هیچ فرد یا ارگانی حق تخریب این خانه و یا خانههای ثبتشده در بافت تاریخی شیراز را ندارد. آنهم خانهای که کاشیهایش قاجاری است و روی یکی از کاشیها کتیبهای است که ثابت میکند دستکم قدمتی به سال ۱۳۲۳ دارد.
گاز خانه صدرجهرمی و سیم زنگ خانه قطع شده و در روزهای آینده اگر نهادهای متولی جلو نیایند، یک خانه ملی و ثبتی بسیار ارزشمند شیراز با گچ بریها و معماری ویژه برای همیشه از میان خواهد رفت
بیشتر بخوانید:بافتهای شهری چه طور فرسوده میشوند و مسئول رسیدگی به آن کیست؟
تحقیقات ما نشان میدهد مسئولان میراثفرهنگی فارس در سال ۱۳۹۵ این خانه را مرمت و بهسازی کردهاند. اینکه چه بودجهای صرف این کار شده را نمیدانیم، مسئله این است که این بنای دیرین در حال حاضر با وجود شاهنشین و تالار آیینه درهایش بسته است و هرچه به آن میکوبیم، باز نمیشود. آریا میگوید: «گاز خانه صدرجهرمی و سیم زنگ خانه قطع شده و در روزهای آینده اگر نهادهای متولی جلو نیایند، یک خانه ملی و ثبتی بسیار ارزشمند شیراز با گچبریها و معماری ویژه برای همیشه از میان خواهد رفت.» آیا مسئولان برای جلوگیری از این تخریب پا پیش میگذارند؟ یکی از ساکنان بافت تاریخی به ما میگوید: «سولم دیگر نمیرسد! (روحم خبر ندارد) به ما میگویند بیشتر خانههای این اطراف خراب میشوند.
ما دیگر انگیزهای برای رسیدگی به خانهمان را نداریم. خودم با چشمهای خودم دیدم که شبانه چه خانههای عظیمی خراب شدند. پول رفتن بهجای دیگر هم نداریم. زندگیمان جهنم شده. هیچکس ما را نمیفهمد.» «محمد ثابت اقلیدی»، مدیرکل اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فارس، اما با قاطعیت به ما میگوید: «مگر ممکن است بافت تاریخی را تخریب کنند؟ مگر از روی نعش من رد شوند.» حال باید دید که قرار است چه اتفاقی در روزهای پیش رو بیفتد. آیا یورش دوباره بافتخواران به اراده بسیاری از مردم علاقهمند، فعالان میراثفرهنگی و مسئولان میراثفرهنگی غلبه پیدا میکند یا این بار بافت تاریخی از چنگال مرگ میرهد و عقلانیت جانشین سودجویی میشود.