محیطبان بیدفاع حتی در جوار دادگاه
شنیده ها: خبر تلخ و شوکه کننده بود، برومند نجفی، محیطبان کرمانشاهی که در طول یکسال گذشته، بسیاری از مردم و چهرههای سرشناس ایرانی در فضای واقعی و مجازی، خواهان عفو و بخشش اولیای دم، برای جلوگیری از قصاصش بودند، روز شنبه حکم اعدامش توسط پدر همان شکارچی غیر مجازی که نجفی در اواخر سال 99 که در پی یک حادثه به او شلیک کرده بود، اجرا و او در مقابل یکی از شعب دادگاه کرمانشاه توسط سلاح کلاشینکف به گلوله بسته شد.
شاید در نگاه اول، اینگونه اتفاقات در جامعهای که درگیر خشونت است، امری عادی تلقی شود و هر روز اخبار کشته شدن یک نفر با اسلحه در رسانهها و صفحات حوادث منتشر میشود، اما نکته حائز اهمیت که همان یادآوری مظلومیت هزاران محیطبانی است که در سختترین شرایط و بنا به عشقشان به محیط زیست، فعالیت دارند، این است که آنها حتی در امنترین مراکز یک شهر (دادگاهها) امنیت جانی ندارند.
در طی یک دهه اخیر صدها نفر از آنها یا به دلیل فرسوده بودن خودروها و موتور سیکلتها دچار جراحت شدید یا قطع عضو شدهاند، یا توسط شکارچیان غیر مجاز کشته یا به جرم تیراندازی به شکارچیان قصاص شدهاند و دوران محکومیتشان را سپری میکنند. موضوع خلاهای قانونی برای بهکارگیری سلاح محیطبانان نیز با مرگ نجفی بار دیگر بر سر زبانها افتاد.
در 14 مرداد سال 1399 در جریان مواجهه نیروهای اجرایی یگان حفاظت محیط زیست با سرنشینان یک دستگاه خودروی پراید، یک نفر از سرنشینان این خودرو به دلیل تیراندازی جان خود را از دست داد. این اتفاق در منطقه حفاظتشده بیستون و در حدفاصل روستای «سهچک» و پادگان حاجیآباد رخ داد. محیطبان برومند نجفی به اتهام قتل زندانی و آبانماه سال جاری به قصاص محکوم شد؛ اما در اوایل سال جاری درخواست اعاده دادرسی پذیرفته شده بود.
دو راهی که فقط به مرگ ختم میشود
اما به این بهانه «آرمان امروز» از دو زاویه قتل این محیطبان کرمانشاهی را مورد بررسی قرار داد؛ جنبه حقوقی و جنبه محیط زیستی و مشکلات محیطبانان. در ابتدا علی اکبر رجایی، مدرس دانشگاه و فعال محیط زیست درباره این اتفاق به خبرنگار ما میگوید: مسائل محیط زیستی ما ضعیف است و هیچگاه در اولویت دولتها نبوده است، مخصوصا حمایت از محیطبانانی که در طبیعت و بهدور از شهر و استانشان عاشقانه تلاش میکنند و هیچ کس متوجه نیست که در آن جا چه میگذرد و آنها تنها امیدشان در مواجهه با خطر این است که بتوانند از اسلحهشان استفاده کنند که آن نیز متاسفانه تا بهحال هر کسی از اسلحهاش در مقابل تهدید شکارچیان غیر مجاز استفاده کرده، بیشتر علیه خود عمل کرده است. آنها زمانیکه یک شکارچی مسلح را روبهروی خود میبینند، دو راه بیشتر ندارند، راه اول استفاده از سلاح است که اگر آن شکارچی کشته شود، محیطبان حکم قصاص خود را امضا کرده یا اگر دست به اسلحه نبرد، تیر اسلحه شکارچی، فرزندان او را یا یتیم میکند، یا با نقص عضو باید با کمترین هزینه بیمه خانه نشین شود. پس این سلاحهایی که در اختیار آنها قرار میگیرد به جای این که کمکی برای محیطبان باشد به ضرر آنهاست.
خانواده مقتول تحت فشار بود
وی در ادامه گفتههایش براین باور است که قانون هم آنطور که باید و شاید از محیطبان حمایت نمیکند. بهرغم اینکه قانون، محیطبان را در رابطه با حوادث بیمه میکند ولی هیچ وقت نتوانسته این مشکل را برطرف کند. در اکثر وقتها اسلحه بار سنگینی است که آنها در طبیعت با خودشان جابهجا میکنند، بهجای اینکه بتوانند از اسلحههایشان استفاده کنند، بیشتر مزاحمشان است. شاید اگر اسلحه نداشتند خیالشان راحتتر بود و شکارچیان هم کمتر به طرف محیطبانان شلیک میکردند چون میدانستند که از طرف محیط بانان شلیکی صورت نمیگیرد.
اگر جای پدر مقتول بودیم
از این کارشناس و فعال محیط زیست در رابطه با قتل محیطبان کرمانشاهی، میافزاید: این اتفاق در کرمانشاه، اقدام وحشیانهای بود. درست است که پدر داغدار بود، اما در دو سال گذشته آن محیطبان زندانش را تحمل کرده بود و در حال سپری کردن موارد قانونیاش بود که شاید راهی برای آزادی پیدا کند. همه انتظار داشتند که در ایام محرم که همه مردم نام حسین (ع) را میآورند، او بخشیده شود، اما در حقیقت پدر حکم قصاص قاتل فرزندش را خودش امضا کرد. وی در پاسخ به اینکه خانواده مقتول در یک سال گذشته نیز تحت فشار رسانهها و چهرههای شناخته شده جامعه بودند، در این شرایط بایدچه کاری انجام میدادند، خاطر نشان کرد: شاید بتوان به پدر مقتول حق داد که در یک موقعیت منطقی فکر نکند. اما این پاک کردن صورت مساله نیست، مساله اصلی این است که ما در کل کشور با مشکل کمبود محیطبان روبهرو هستیم و به جای اینکه تعداد محیطبانان زیاد شود و قانون حمل سلاح آنها، درست شود، بیشتر درگیر دادگاه و مسائل اینچنینی هستیم. همانطور که شاهد بودیم، در استان شیراز هم چند نمونه از این تیراندازیها به محیطبانان رخ داد که باعث شهادت آنها شد. امیدوارم دولت و مجلس راه حل اساسی برای این موضوع پبدا کنند.
آمار فاجعه آمیز محیط بانی در ایران
طبق آماری که در خرداد امسال منتشر شد 143 محیطبان در 40 سال اخیر جانشان را از دست دادهاند و دهها محیطبان تاکنون بهدلیل قتل شکارچیان یا قصاص شدهاند یا در انتظار اجرای حکمشان هستند. بهاعتقاد کارشناسان زمانیکه کار و سختی آن افزایش پیدا میکند، بروز خطا نیز در شرایطی که قانون از محیطبانان حمایت نمی کند، بالا میرود. براساس استاندارد جهانی باید در هر هزار هکتار یک محیطبان فعال باشد اما در ایران در هر 12 هزار هکتار یک محیطبان وجود دارد که با این حساب تعداد محیطبانان ایران یک دوازدهم استاندارد جهانی است، این در حالی است که محیطبانان حفاظت از 11 درصد از عرصههای طبیعی کشور را بر عهده دارند!