رمز و راز لغو کنسرت ها در ایران
محمدرضا محبوب فر: افزایش نجومی قیمت ها به اوقات فراغت و تفریحات مردم رسیده است. این روزها یک تفریح ساده در ایام تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و بحبوحه درجه حرارت تابستان دست کم تا 500 هزار تومان هزینه روی دوش خانوار می گذارد. امروزه جامعه بیشتر از همیشه نیازمند امید و نشاط اجتماعی است و افراد باید در جامعه حضور پیدا کنند و در شرایطی که تورم بیش از همیشه نمود پیدا کرده است به تفریح و شادمانی و سرگرمی بپردازند تا شاید قسمتی از بار گرانی ها که منجر به افسردگی و استرس های روحی و روانی در مردم شده است به فراموشی سپرده شود.
یکی از مشغولیات ذهنی و اجتماعی برای مردم، کنسرت های خوانندگان کشورمان است که در این ایام در شهرهای مختلف برگزار می گردد. ترافیک کنسرت های تابستانی در حالی در کشور به راه افتاده است که از کودکان گرفته تا نوجوانان و جوانان و افراد میانسال و کهنسال و زن و مرد همواره طالب و مشتاق حضور در کنسرت های خوانندگان و هنرمندان پاپ و سنتی کشورمان بوده اند.
اما این روزها متاسفانه فروش بلیت کنسرت ها به بازار سیاه راه یافته است و در صورتی که بارها خوانندگان وعده داده اند این کنسرت ها را با کمترین قیمت به اجرا ببرند اما برخی از خریداران می گویند ظرفیت ها به سرعت تکمیل می شوند و بلیت این کنسرت ها تا چندین برابر قیمت اصلی به فروش می رسد و رقم هایی بین 700 هزار تا 4 میلیون تومان برای هر صندلی نرخ گذاری شده است. کنسرت هم در ایران لاکچری شده است و قیمت بلیت کنسرت یک خواننده لس آنجلسی در دسترس تر و ارزان تر از یک خواننده داخلی است. البته شکاف یا فاصله طبقاتی در کشور به گونه ای است که تورم و گرانی از کالاهای اساسی گرفته تا برنامه های اوقات فراغت تنها مختص اقشار فقیر و متوسط جامعه است و قشر حداقلی مرفه و ثروتمند کمترین دغدغه و گرفتاری برای تأمین معیشت و رفاه و نشاط اجتماعی خود احساس نمی کند. اتفاقاً از تفریحات با قیمت نجومی و کنسرت های لاکچری استقبال می شود، و استفاده کنندگان هم افرادی هستند که از وضعیت معاش بسیار خوبی برخوردار هستند و و دخل آن ها بسیار بیش از خرجشان است، به طوری که توانایی پرداخت هزینه بلیت چندین میلیون تومانی را هم دارند.
قسمت عمده ای از برنامه های تفریحی در کشور همانطور که اشاره گردید خارج از توان درآمدی طیف گسترده ای از جامعه است و هزینه های سرسام آوری که در میلیون ها خانوار ایرانی به بار آورده است، منجر به نارضایتی عمومی در بین مردم شده است. دولت نیز به جای اینکه معیشت جامعه را سر و سامان دهد یا اساساً به دنبال تلطیف روحی و روانی مردم باشد و برگزاری برنامه های تفریحی و اوقات فراغت در راستای استفاده حداکثری اقشار جامعه را تسهیل کند و امکانات تفریحی دولت در اختیار مردم قرار گیرد، اقدام به حذف صورت مسئله می کند و در شرایطی که سبک زندگی جامعه بر این اصل استوار است که خواسته شهروندان حضور در اجتماعات هنری و تفریحی و انجام تعاملات در بستر جامعه می باشد، دولت اقدام به لغو کنسرت های مجوزدار با فشار تندروها و به بهانه حجاب و عفاف و شئونات اسلامی می کند یا اینکه وضعیت مجوزهای صادرشده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد برای برگزاری کنسرت هنرمندان و خوانندگان را بلاتکلیف می گذارد.
در روزهای اخیر، تنش های شدیدی در چندین کنسرت رخ داده است. کنسرت «سیروان خسروی» در اهواز برگزار می شود و در بحبوحه اجرای آن، ناگهان لغو می شود. در حالی لغو این کنسرت در حال اجرا نقض شئونات اسلامی برشمرده شده است که در ساعات اذان، دقایقی به احترام مردم، آنتراکت اعلام می شود و کنسرت متوقف می شود. با این حال گشت ارشاد در کنسرت «سیروان خسروی» سر می رسد و به کمک افرادی می شتابد که با لباس شخصی در بیرون سالن هستند و به عناوین مختلف از جمله بدحجابی در حال حاشیه سازی هستند. پخش مداحی از سیستم های صوتی روی وانت در بیرون سالن و پخش اذان با صدای بلند از جمله این رفتارهای عجیب است. هر چند اقدام به موقع مدیران محلی و انتظامی اهواز باعث می شود که سانس نخست کنسرت برگزار شود، اما با حضور گشت دولتی ارشاد، تندروها قدرت پیدا می کنند و فشارها به قدری افزایش پیدا می کند که کنسرت مجوزدار به دستور شورای تأمین خوزستان و نامه اداره کل فرهنگ و ارشاد استان لغو می شود. همزمان با لغو این کنسرت، برگزاری کنسرت در خوزستان به طور کامل دیگر ممنوع می شود، به طوریکه در پی لغو کنسرت های سیروان خسروی در اهواز پس از یک روز برگزاری، حالا خبر از لغو کنسرت خواننده دیگری در ژانر موسیقی پاپ و در همین شهر به گوش می رسد. اداره فرهنگ و ارشاد خوزستان می گوید نهاد بالادستی دستور لغو تمامی کنسرت ها را در اهواز صادر کرده است. علاوه بر خوزستان، خبر می رسد که در استان ها دیگر نیز وضع بهتر نیست و حالا که گشت ارشاد با رفتارهای خود در سطح شهرها دست بالا را گرفته است و در موضوع حجاب و عفاف وارد شده است، تندروها و لباس شخصی ها هم عرصه را برای ماجراجویی ها و مزاحمت های خیابانی خود مهیا می بینند تا نهادهای بالادستی از جمله نهادهای امنیتی مانند شورای تأمین را تحت فشار قرار دهند تا کنسرت ها را لغو کنند.
از این مسئله نباید غافل شد که شادی و شادمانی و نشاط اجتماعی حق شهروندی یکایک اقشار جامعه است و لازمه یک اقتصاد سالم تزریق روحیه امید و نشاط به جامعه است. لغو برنامه های تفریحی حتی اگر به دلیل این باشد که اکثریت جامعه به دلیل کمبود درآمد خود نمی توانند از آن ها بهره ببرند و یا به این علت باشد که لباس شخصی ها و تندروها نمی توانند سبک زندگی متفاوت شهروندی و عرف غالب جامعه را تحمل کنند، چنین تحرکاتی می تواند بستری برای نارضایتی در لایه های جامعه باشد، منطقی نیست. این عمل تنها باعث می شود بسیاری از هنرمندان برای اجراهای خود به کشورهای همسایه پناه ببرند و به عنوان نمونه برای کنسرت یکی از خوانندگان سلبریتی ۴۰ میلیارد تومان ارز از ایران خارج گردد. در صورتی که اگر همین کنسرت خواننده در خود ایران برگزار می گردید و محدودیت های اجتماعی و اقتصادی در کشور وجود نمی داشت، و کنسرت ها با حمایت دولتی در دسترس همگان قرار می داشت، این امیدواری وجود داشت که برگزاری چنین کنسرت هایی در شهرهای مختلف کشور و حتی در استان های محروم مرزی، باعث رفت و آمد شهروندان به صورت گردشگری و تبادل فرهنگی اقوام مختلف می شد و بخش عمده عواید این حرکت فرهنگی برای سازندگی و رشد اقتصادی منطقه میزبان مصرف می گردید.
مخلص کلام اینکه، نباید فراموش کرد که ۷۵ درصد سلامت روح و روان و جسم انسان ها به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مربوط می شود. استرس اجتماعی و اضطراب محیطی بر سر تأمین سرپناه و معیشت بر بخش قابل توجهی از مردم کشور غلبه کرده است، و این موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. استرس اجتماعی می تواند سرعت کاهش روند تاب و تحمل جامعه را افزایش دهد. در این شرایط، بیش از هر زمانی باید به تلطیف روحیه تک تک افراد پرداخت. برگزاری و اجرای برنامه های شادی آفرین همراه با تزریق امید و نشاط به جامعه، از ضروریات امروز کشور است. در غیر این صورت چه بسا زمینه برای شیوع گسترده تر آسیب های اجتماعی مانند برهم زدن نظم عمومی و مزاحمت های خیابانی و سرقت و خودکشی، می تواند فراهم گردد، چراکه تنها طی سه ماهه نخست امسال، فقر به میزان 30 درصد به دلیل آزادسازی قیمت ها اتفاق افتاده است و در روزهایی که می باید از کودکان تا جوانان، همگی در برنامه های روزمره اوقات فراغت و تفریحی از پس ِ رهایی از کرونا و مدارس و دانشگاه ها شرکت کنند، پدیده هایی تحت عنوان فاصله طبقاتی و فشار مضاعف تورم بر بیش از 70 درصد جامعه، خودنمایی می کنند.