شنیده ها: "تقریباً همه امپراتوریها با زور ایجاد شدهاند، اما هیچ یک نمیتوانند با زور حفظ شوند. قاعده جهانی برای ماندگاری باید زور را به تعهد تبدیل کند. در غیر این صورت، انرژی حاکمان در حفظ سلطه خود به قیمت توانایی آنان در شکل دادن به آینده، که وظیفه نهایی دولتمردی است، تمام خواهد شد. اگر سرکوب جای خود را به اجماع بدهد، امپراتوریها پابرجا باقی خواهند ماند". این بخشی از نظرات "هنری کیسینجر" معمار سیاست خارجی آمریکا در اواخر قرن بیستم درباره نظامهای سیاسی در کتاب خود به نام "چین" بود.
از زمان زمامداری "دنگ شیائوپینگ" از اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی به این سو، قانونی نانوشته در مورد رابطه میان دولت و ملت چین حکمفرما بود: "شهروندان در سیاست مداخله نکنند، در عوض، مسیرهای کسب درآمد و برخورداری از رفاه برایشان فراهم میشود".
تازهترین گزارش بنیاد هریتیج از "شاخص آزادی اقتصادی ۲۰۲۴" نشان میدهد که ایران در میان ۱۷۶ کشور رتبه بندی شده در این شاخص رتبه ۱۶۹ را به دست آورده است، که آن را درمیان ۱۰ کشور با "کمترین آزادی اقتصادی" قرار میدهد.
در دنیای امروز یکی از قدرتمندترین کشورها که در حوزه اقتصاد، قصد قبضه کردن دنیا را دارد، جمهوری خلق چین است. اما چگونه کشوری که تا پایان دهه ۶۰ قرن گذشته میلادی از کشورهای فقیر جهان شناخته میشد، توانسته است جایگاه ویژهای در بین کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان کسب کند و عنوان دومین اقتصاد برتر جهان را به خود اختصاص دهد؟ از چهار دهه گذشته چینیها برای محو کردن شعار «ما از همه کپی میکنیم» به شدت تلاش کردند تا جایی که امروزه ابرقدرت دنیا شدند.