شنیده ها: دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ با تغییرات در سیاست خارجی و کاهش نفوذ نئوکانها همراه است. دولت جدید ضمن حفظ رویکرد دیپلماتیک با ایران، بر پایان جنگهای منطقهای تأکید دارد. انتصاب شخصیتهایی با دیدگاههای واقعگرایانه و محدودگرایانه، بهجای جنگطلبان قبلی، نشاندهنده تغییر رویکرد کاخ سفید است.
بیش از یک هفته از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ میگذرد و بسیاری از ابعاد سیاست خارجی دولت جدید او همچنان مبهم و نامشخص است. دونالد ترامپ بهعنوان رهبری غیرقابل پیشبینی و معاملهگری جدی، همچنان ابهامات زیادی در مورد دستور کار بینالمللیاش ایجاد میکند. در حوزه سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، به نظر میرسد که دولت او با اختلافات داخلی شدیدی روبهروست. در حال حاضر، دو جناح اصلی در این زمینه وجود دارند و مشخص نیست که کدامیک موفق خواهد شد ترامپ را به سوی دیدگاههای خود متمایل کند.
اندیشکده آمریکایی کوئینسی نوشت: یک نئومحافظهکار برجسته در بیشتر نیمقرن گذشته ایالات متحده، مجموعهای جامع از توصیهها در مورد سیاست خاورمیانه برای دولت جدید ترامپ منتشر کرده است؛ توصیههایی که تقریباً همگی مورد تأیید بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و حزب لیکود او خواهند بود.
مردم معمولاً برای ساخت آیندهای بهتر و فرار از مشکلات موجود در کشور خود تصمیم به مهاجرت میگیرند.
سفر نخست وزیر عراق به تهران همزمان گمانه زنیهایی را درباره دلایل اصلی این سفر در محافل سیاسی برانگیخت از جمله چند سایت عربی ادعا کردند السودانی حامل پیام تیم ترامپ برای مسئولان ایرانی است و طرف ایرانی هم پیام «مثبتی» به این فرکانس ارسال کرده است.
از زمانی که به درخواست مسعود پزشکیان و موافقت رهبری لوایح مربوط به FATF مجددا در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفتهاند، خشم و هیاهو در میان طیف خاصی از اصولگرایان به اوج خود رسیده است.
ترامپ بار دیگر به قدرت بازگشت و حال مهمترین پرسش، چگونگی مواجهه ایران و آمریکاست. به طور کلی سه استراتژی را میتوان متصور بود؛ یک رویکرد بدبینانه درگیری نظامی است که باتوجه به هزینه سنگینی که برای طرفین دارد و همچنین تمایل ترامپ برای کاهش هزینههای برون مرزی، اتخاذ چنین رویکردی بعید است.
کودک همسری یا ازدواج در سنین کمتر از ۱۸ سال، پدیدهای است که به گواه پژوهشها و نظرات کارشناسان، تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد و میتواند علاوه بر خود فرد درگیر با موضوع، بر زندگی فرزندان او نیز اثر بگذارد. 
در سال ۱۹۳۰، هنگامی که در زندان و در آستانه یک دهه سرنوشتساز قرار داشت، آنتونیو گرامشی، اندیشمند برجسته ضد فاشیست ایتالیایی، چنین نوشت: «بحران دقیقاً در این است که نظم کهن در حال مرگ است و نظم نوین نمیتواند زاده شود؛ در این میان، مجموعهای گسترده از نشانههای بیمارگونه ظاهر میشوند.»