شنیده ها: علیرغم محکومیتهای پر سر و صدای اسرائیل توسط مقامهای چینی، پکن اهرمهای کمعمق را در حالی که ایران به دنبال محافظت از برنامه هستهای خود است، پنهان میکند. چین تاکنون در حاشیه قرار گرفته و تمایلی ندارد یا شاید قادر نیست که محکومیتهای لفظی را به حمایت معنادار از ایران در زمان نیاز تبدیل کند. روسیه نیز با نگرانی، بمباران ایران توسط اسرائیل را رصد میکند، اما میداند که اهرمهای کمی برای تاثیرگذاری بر درگیریهای رو به افزایش در خاورمیانه دارد.
طبق بیانیه وزارت امور خارجه چین در تاریخ ۱۴ ژوئن، پکن حملات گسترده اسرائیل به سایتهای هستهای و نظامی ایران را اندکی پس از آغاز آن به عنوان نقض "حاکمیت، امنیت و تمامیت ارضی ایران" محکوم کرد. با این وجود، پک فراتر از لفاظیها هیچ کمک مادی یا طرحی برای میانجی گری ارائه نکرده که نشاندهنده شکاف فزاینده بین آرمانهای قدرت بزرگ چین در خاورمیانه و توانایی محدود آن در شکلدهی به بحرانهای سریع است.
در جریان تماس تلفنی بین "وانگ یی" وزیر امور خارجه چین، و "عباس عراقچی" وزیر امور خارجه ایران، "یی" اظهار داشت که چین "قویا با حملات بیملاحظه اسرائیل علیه مقامهای ایرانی و ایجاد تلفات غیرنظامی مخالف است" و هشدار داد که حملات اسرائیل "سابقهای خطرناک با پیامدهای بالقوه فاجعهبار ایجاد میکند". او از "کشورهایی که بر اسرائیل نفوذ دارند" خواست تا اسرائیل را مهار کنند و متعهد شد که پکن در تماس نزدیک با تهران باقی بماند و در عین حال از پرسنل و داراییهای چینی در ایران محافظت کند.
"فو کونگ" نماینده چین در سازمان ملل با تاکید بر این پیام در شورای امنیت اظهار داشت که پکن "مخالف تشدید تضادها و گسترش درگیریها" است و "عمیقا نگران عواقب" اقدامات اسرائیل است.
این مضامین در سرمقاله اخیرا منتشر شده توسط "چاینا دیلی" رسانه خبری انگلیسی زبان متعلق به اداره تبلیغات حزب کمونیست چین با شدت بیش تری تکرار شدند.
آن سرمقاله مقاله ضمن طرح موضوع نقض قوانین بینالمللی توسط حملات اسرائیل، سایتهای هستهای ایران را برای مقاصد "صلحآمیز" دانست. در آن سرمقاله این موضوع مطرح شده بود که اقدام اسرائیل علیه ایران ناشی از امتناع آن رژیم از "مهار ماشین جنگی خود" حادثه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بود. در آن سرمقاله رهبران اسرائیل متهم شدند که میخواهند ایالات متحده را در جنگ علیه ایران به دام انداخته و به آن نبرد بکشانند.
چین کماکان یک شریان حیاتی کلیدی برای تهران است
چین کماکان یک شریان حیاتی مالی و نظامی برای ایران است و به تهران اجازه میدهد تا هزینه برنامه تسلیحات هستهای خود را بپردازد و زرادخانه موشکهای بالستیک خود را گسترش دهد. چین تقریبا ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران را خریداری میکند، تجارتی که تقریبا ۲۰ درصد از اقتصاد ایران را تشکیل میدهد. این خریدها عمدتا از طریق "ناوگانهای سایه" کشتیهای ثبت نشده به چین ارسال میشوند، در دریا به کشتیهای دیگر منتقل شده و به پالایشگاههای کوچک یا مستقل آورده میشوند که منبعی با تخفیف برای نفت خام در اختیار پکن قرار میدهد و تحریمهای ایالات متحده را که برای اعمال حداکثر فشار بر ایران در نظر گرفته شده، تضعیف میکند.
هم چنین، ایران مشتری اصلی پایگاه صنعتی دفاعی چین است و مقادیر قابل توجهی از قطعات سوخت موشک و سایر تسلیحات را خریداری میکند. در حالی که پکن پس از سه دهه همکاری صنعتی دفاعی و به اشتراکگذاری فناوری، به طور رسمی فروش سیستمهای تسلیحاتی اصلی به تهران را در سال ۲۰۰۵ متوقف کرد، به ادعای رسانههای غربی ایران کماکان به تهیه پرکلرات آمونیوم یک جزء کلیدی در ساخت موشکهای سوخت جامد از چین ادامه داده است.
هم چنین، برخی رسانهها مدعی شدهاند که چین قطعات موشکی و نیز دادههای هدفگیری را به انصارالله یمن ارائه داده تا آن گروه از آن دادهها و موشکها در حمله به کشتیهای اسرائیلی و آمریکایی که از دریای سرخ عبور میکنند، استفاده کند.
حمایت سیاسی مداوم چین از ایران همراه با سابقه گذشته آن در تامین مالی ایران و حامیان منطقهای آن، نشان دهنده تلاش پکن برای تقویت موقعیت تهران در دورهای از مواجهه با بحرانهای عمیق است. با این وجود، محکومیتهای پر سر و صدای پکن، اهرمهای کمعمق را در حالی که ایران به دنبال محافظت از برنامه هستهای خود است، پنهان میکند. چین تاکنون در حاشیه باقی مانده و تمایلی ندارد یا شاید قادر نیست که محکومیتهای لفظی را به حمایت معنادار از ایران در زمان نیاز تبدیل کند.
اندیشکدهها و جریانات دست راستی آمریکایی از جمله بنیاد "دفاع از دموکراسی ها" اخیرا در توصیهای به دولت ترامپ نوشته است: "ایالات متحده باید تحریمهای خود را بر پالایشگاهها و بانکهای چینی که در خرید غیرقانونی نفت ایران دخیل هستند، به طور چشمگیری گسترش دهد و در یک لحظه بحرانی فشار بیشتری بر ایران وارد کند و در عین حال پکن را به انتخابی دردناک بین حمایت از تهران یا حفظ ثبات اقتصادی وادار کند. هم چنین، این اقدامات باید با تلاشها برای مختل کردن جریان قطعات موشک بالستیک، از جمله تحریم تولیدکنندگان مواد شیمیایی و شرکتهای کشتیرانی چینی، همراه شود".
رقص ظریف چین در جنگ ایران و اسرائیل
در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل تهدید بروز یک درگیری منطقهای گستردهتر را تشدید میکند، چین قدرتی جهانی که با بیشترین خطر مواجه است موقعیتی منحصربهفرد و پیچیده دارد، موقعیتی که وفاداریهای تاریخی، ضرورت اقتصادی و محاسبات استراتژیک را در بر میگیرد.
پکن مدتهاست که سیاست خارجی عدم مداخله در امور داخلی دیگران و دیپلماسی چندقطبی، به ویژه در قبال خاورمیانه را دنبال میکند. با این وجود، بحران عمیقتر بین ایران و اسرائیل این اصول را در محک آزمون قرار داده است. چین با روابط عمده انرژی و زیرساختی با تهران و همزمان رابطه رو به رشد فناوری و سرمایهگذاری با اسرائیل، خود را در یک موقعیت دیپلماتیک متزلزل میبیند. پکن به معنای واقعی کلمه بین دو شریکی که اکنون در خصومت آشکار با یکدیگر قرار دارند، گرفتار شده است.
روابط چین با ایران
چین و ایران در دو دهه گذشته به طور پیوسته همکاریهای اقتصادی خود را گسترش دادهاند و انرژی در قلب این رابطه قرار دارد. پکن بزرگترین و تنها خریدار قابل توجه نفت ایران است که اغلب با انجام معاملات از طریق واسطهها یا انتقال کشتی به کشتی در دریاهای آزاد، تحریمهای بینالمللی را دور میزند. از زمان فروپاشی توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریمهای فشار حداکثری واشنگتن، واردات نفت خام ایران توسط چین کماکان به عنوان یک شریان حیاتی برای اقتصاد تهران باقی مانده است. در عوض، این امر نقش ایران را به عنوان یک نماینده چین در منطقه تقویت کرده است.
چین و ایران در سال ۲۰۲۱ میلادی یک توافقنامه همکاری ۲۵ ساله امضا کردند که در آن ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخشهای نفت، گاز، زیرساختها و حتی بانکداری تعهد شده بود. در آن زمان، رهبران ایران این توافقنامه را به عنوان نشانهای از توانایی جمهوری اسلامی در مقاومت در برابر انزوای غرب مورد ستایش قرار دادند. پکن آن را به گونهای متفاوت به عنوان بخشی از جاهطلبیهای گستردهتر خود تحت عنوان ابتکارعمل کمربند و جاده ترسیم کرد.
به همین ترتیب، جنگ فعلی بین اسرائیل و ایران تهدیدی برای مختل کردن این توافقات است. اگر این درگیری به قابلیتهای صادراتی ایران از طریق تحریمها، حملات سایبری یا حملات فیزیکی به زیرساختهای انرژی آن آسیب برساند، همان طور که به نظر میرسد سناریویی محتمل است، دسترسی چین به نفت ارزان ممکن است به خطر بیفتد. علاوه بر این، اگر ایران بیشتر به انزوای بینالمللی کشیده شود، چین ممکن است پروژههای بلندمدت خود در آن کشور، از جمله توسعه راهآهن و بنادر را در معرض خطر ببیند.
احتمال تعقیب گزینه "تغییر رژیم" در ایران از سوی اسرائیل و آمریکا نیز باعث نگرانی پکن خواهد شد. ایران کشوری است که در زمینه نوع رفتار دولت چین با اقلیت مسلمان آن کشور در سین کیانگ با پیروی از اصل "عدم مداخله در امور داخلی" انتقادی را از پکن مطرح نساخته و در زمینه مالی و تجاری همسویی جدی با چین داشته است. با این وجود، پکن تاکنون از جانبداری کامل از ایران در جنگ فعلی آن کشور با اسرائیل خودداری ورزیده است.
در بیانیههای رسمی وزارت امور خارجه چین خواست "آرامش و خویشتنداری" از همه طرفین و احترام به قوانین بینالمللی مطرح شده است. در عین حال، چین حمایت قاطع خود را از آرمان فلسطین ابراز کرده است. این در حالیست که منتقدان دولت چین از رفتار آن دولت با اقلیتهای ساکن چین از جمله مسلمانان اویغور و بوداییهای تبتی انتقاد کردهاند.
چین و اسرائیل: یک همکاری آرام، اما حیاتی
رابطه بین چین و اسرائیل کمتر دیده میشود، اما به اندازه رابطه چین با ایران حائز اهمیت است. در طول دهه گذشته، چین و اسرائیل همکاری خود را در بخشهای فناوری پیشرفته، از جمله هوش مصنوعی و فناوری آب و کشاورزی، گسترش دادهاند. شرکتهای چینی در تعدادی از استارتآپها و پروژههای زیرساختی اسرائیل، از جمله مدیریت بندر حیفا به عنوان یک قطب مهم کشتیرانی، سرمایهگذاری کردهاند.
این همکاری اقتصادی رو به رشد در واشنگتن نیز مورد توجه قرار گرفت، جایی که مقامهای آمریکایی نگرانیهایی را در مورد انتقال فناوری به چین و امنیت ملی مطرح کردهاند. در پاسخ به فشار آمریکا، اسرائیل اخیرا در مورد سرمایهگذاری چین در صنایع حساس محتاطتر شده است، اما دو کشور کماکان از نظر تجاری روابطی درهم تنیده با یکدیگر دارند.
ایجاد تعادل توسط چین به دلیل همسویی تاریخی نزدیک اسرائیل با ایالات متحده، رقیب اصلی ژئوپولیتیکی پکن، در زمانی که تعرفهها کماکان یک مسئله دشوار هستند و مسئله ادعاهای چین بر تایوان در غرب اقیانوس آرام هم چنان حل نشده است، دشوارتر شده است. در زمانی که واشنگتن حمایت خود را از اسرائیل تقویت میکند، خودداری چین از انتقاد شدیدتر از تهران میتواند به عنوان تایید ضمنی موضع ایران از سوی پکن محسوب شود. این امر به نوبه خود، روابط چین با اسرائیل را در زمانی که تل آویو در حال راه رفتن بر روی طنابی باریک بین واشنگتن و پکن است، به خطر میاندازد.
الگوهای پرواز غیرمعمول
علاوه بر این، در روزهای اخیر، جوامع ردیابی آنلاین هواپیما، دو پرواز غیرمعمول را شناسایی کردهاند که ظاهرا چین و ایران یا حداقل ترکمنستان را به هم متصل میکنند و گمانهزنیهایی در مورد ماهیت و هدف آن پروازها مطرح شدهاند. علیرغم آن که هیچ گونه تایید رسمی در مورد محتوای یا مجوز آن پروازها وجود ندارد، برخی از تحلیلگران گفتهاند که آن پروازها میتوانند مربوط به امور نظامی بوده باشند یا شامل انتقال فناوری مربوط به درگیری بودهاند. منابع دیگر ادعا کردهاند که پروازهای مورد بحث در نزدیکی مرز ایران در عشق آباد پایتخت ترکمنستان فرود آمدهاند.
این پروازها با توجه به اتحاد مثلثی که به نظر میرسد بین روسیه، ایران و چین در حال شکلگیری است، به طور خاص جالب توجه هستند. هر سه کشور روابط خصمانهای با غرب دارند و هر کدام منافعی در تضعیف نفوذ ایالات متحده در صحنههای مختلف از اوکراین تا دریای چین جنوبی دارند.
بیشتر بخوانید: صفآرایی دیپلماتیک علیه تجاوز نظامی به ایران/ حمله همزمان اسرائیل به حاکمیت ملی، امنیت منطقهای و قوانین بینالمللی
در حالی که این پروازها به خودی خود دخالت چین در درگیری ایران و اسرائیل را اثبات نمیکنند، ممکن است نشاندهنده حمایت لجستیکی یا تبادل اطلاعات بین پکن و مسکو باشند و پیامدهای بالقوهای برای تهران داشته باشند. این که حداقل یکی از پروازها ظاهراً شامل یک هواپیمای باری ثبت شده در لوکزامبورگ بوده و نه یک هواپیمای چینی، به این ابهام میافزاید.
هم چنین، شایان ذکر است که در طول جنگ داخلی اخیر سوریه، پروازهای مشابه بدون علامت اغلب قبل از تغییر در پویایی میدان نبرد یا انتقال سلاح انجام میشدند. اگر بعدا مشخص شود که چین واقعا از طریق ترکمنستان، متحد روسیه یا از طریق خود روسیه، از ایران حمایت غیرمستقیم بعمل میآورد یا به نوعی تدارکات ایران را تسهیل کرده، این امر نشاندهنده تغییر قابل توجهی از رویکرد سنتی محتاطانه پکن در قبال درگیریهای خاورمیانه خواهد بود. در آن صورت هرگونه ادعای آینده پکن مبنی بر این که ترجیح میدهد از امور داخلی دیگران دوری کند، نیز بیاساس خواهد بود. مهمتر از آن، چنین اقدامی خطر کشانده شدن چین به یک رویارویی ژئوپولیتیکی گستردهتر با ایالات متحده و متحدانش را نیز به همراه خواهد داشت.
پیامدهای درگیری نظامی ایران و اسرائیل برای چین
جنگ ایران و اسرائیل هم چالش و هم فرصتهایی را برای چین به ارمغان میآورد. از یک سو، این جنگ خطر تضعیف روابط چین با هر دو طرف درگیری را به همراه دارد. از سوی دیگر، به پکن اجازه میدهد تا در مقایسه با غرب که به نظر میرسد رویکردی سخت گیرانه دارد، کماکان خود را به عنوان یک قدرت پایدار و غیرمداخلهگر معرفی کند، اما تنها در صورتی که فاصله خود را از طرفین درگیر حفظ کند. شروع این کار، روشن کردن هدف و نیت واقعی پشت پروازهای مرموز اخیر به سمت ترکمنستان و احتمالا به سمت ایران خواهد بود.
با این وجود، اگر جنگ تشدید شود، چین ممکن است حفظ استراتژی تعامل آرام و حکمرانی مبتنی بر اقتصاد خود را به طور فزایندهای دشوارتر ببیند. یک درگیری طولانی مدت میتواند پکن را مجبور کند تا موضع خود را به هر نحوی روشن سازد، به ویژه اگر منابع نفتی تهدید شوند یا اگر متحدان ایالات متحده در هند و اقیانوس آرام برای یک پاسخ دیپلماتیک هماهنگ فشار بیاورند.
در نهایت، اگرچه پکن ممکن است به طور مستقیم به این درگیری دامن نزند، اما مطمئنا در حال شکل دادن به بستری ژئوپولیتیکی است که این درگیری در آن رخ میدهد. چه از طریق تجارت، چه از طریق انرژی یا از طریق صفبندیهای استراتژیک عمدی، اما نامحسوس، چین کماکان یک بازیگر آرام، اما حیاتی در جنگی است که پیامدهای آن بسیار فراتر از مرزهای خاورمیانه خواهد بود.
گام بعدی برای چین چیست؟
حملات اسرائیل به ایران نگرانیهای متعددی را برای چین تشدید میکند. از امنیت انرژی گرفته تا امنیت داراییها و پرسنل چینی، از بیثباتی منطقهای گرفته تا تضعیف قابل توجه یک شریک ارزشمند، رویکرد سنتی چین در خاورمیانه با آشفتگی فزایندهای روبهرو شده است.
از زمان هدف حمله قرار گرفتن "محور مقاومت" تحت رهبری ایران در منطقه توسط اسرائیل، پکن به طور فزایندهای نسبت به وضعیت تازه ایجاد شده برای ایران هوشیارتر شده است. در نتیجه، چین نه تنها در سرمایهگذاری اقتصادی خود در ایران بسیار معتدل بوده، برخلاف توافقنامه همکاری اقتصادی بلندپروازانه ۲۵ ساله ۴۰۰ میلیارد دلاری که در مارس ۲۰۲۱ امضا شد، بلکه به شدت در حال تنوع بخشیدن به مشارکتهای منطقهای خود، به ویژه با کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است.
در کوتاهمدت چین علاقه خود را به ایفای "نقش سازنده" در کاهش تنش ابراز کرده که نشاندهنده ظرفیت بالقوه میانجی گری و تلاشهای دیپلماتیک چین است. تماسهای تلفنی بین وزیر امور خارجه چین و همتایان ایرانی و اسرائیلی خود در تاریخ ۱۴ ژوئن به این احتمال اشاره دارد. هم چنین، چین میتواند این مناقشه را به شورای امنیت سازمان ملل یا مجمع عمومی سازمان ملل ارجاع دهد، با این درک که هیچکدام نمیتوانند قطعنامههای الزامآوری ایجاد کنند که اسرائیل از آن پیروی کند.
چالش چین در درازمدت، احتمال افول نقش ایران در موازنه قدرت منطقهای خواهد بود. چین روابط خود را در سراسر خاورمیانه تنوع بخشیده، اما ایران ستون منحصربهفرد تعامل منطقهای چین بوده و این ستون ممکن است تحت تاثیر رخدادهای اخیر قرار گیرد.
گمانه زنی مفسران درباره احتمال تغییر معادلات در جنگ ایران و اسرائیل در صورت دسترسی تهران به تسلیحات چین
حمله اخیر اسرائیل علیه پدافند هوایی ایران، مفسران بانفوذ چینی را بر آن داشته که بگویند اگر تسلیحات چینی به ایران داده میشد آن کشور میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد. جنگندههای چینی در نبرد اخیر پاکستان با هند، خود را در نبرد برای اسلام آباد اثبات کردند و نیروهای پاکستانی ادعا کردند که با استفاده از آن جنگندههای ساخت چین جتهای هندی را سرنگون کردهاند. یک حساب کاربری "ویبو" با دو میلیون دنبالکننده در این باره نوشت:"بزرگترین اشتباه ایران خرید نکردن سلاح از چین بود".
اظهارات چینیها در مورد شکست پدافند هوایی ایران، که تا حد زیادی به سیستمهای روسی وابسته بود، بر اهمیت روزافزون جدیدترین فناوری تسلیحاتی چین و تمایل چین برای به دست آوردن بازارهای جدید برای آن تاکید میکند.
موفقیت آشکار تجهیزات هوایی چین در رویارویی بین هند و پاکستان، وجهه آن تجهیزات را ارتقاء داده به طوری که سهام شرکت دفاعی چینی AVIC Shenyang پس از خبر هفته گذشته مبنی بر این که پاکستان قصد دارد ۴۰ فروند از جنگندههای جی-۳۵ ساخت آن شرکت چینی را خریداری کند، ۱۰ درصد افزایش یافت.
کشورهایی که قادر به خرید جتهای جنگنده پیشرفته از ایالات متحده نیستند، به طور فزایندهای به چین به عنوان یک تامینکننده جایگزین روی میآورند، زیرا پکن با افزایش صادرات و مشارکتهای استراتژیک و هم چنین نمایش هواپیماهایش در رزمایشهای نظامی، خود را به عنوان یک رقیب قابل اعتماد معرفی میکند.
در برنامه تلویزیونی تازه تحت عنوان "بررسی دفاعی" که از تلویزیون مرکزی چین پخش میشود اخیرا گفته شده بود که شهروندان اینترنتی از چندین کشور با اکثریت جمعیت مسلمان، بلافاصله پس از مشاهده آن چه اخیرا در ایران رخ داده، از دولتهای خود خواستهاند که جت جنگنده چینی جی-۳۵ را خریداری کنند.
در آن گزارش آمده است که شهروندان کشورهای پاکستان، مصر، امارات متحده عربی، عراق و الجزایر و این خواسته را مطرح کردهاند که نشاندهنده تمایل روزافزون به تقویت مشارکتهای امنیتی با چین به عنوان راهی برای مقابله با سختافزارهای ساخت آمریکا، مانند اف-۳۵هایی است که توسط اسرائیل به پرواز در میآیند. "هو شیجین" سردبیر سابق روزنامه ملیگرای دولتی "گلوبال تایمز" که نزدیک به ۲۵ میلیون دنبالکننده در پلتفرم چینی "ویبو" دارد، در پستی نوشته بود:" اگر ایران چند ده جنگنده جی-۱۰ به علاوه یک سامانه دفاع هوایی موشکی سری هونگکی داشت، و در سطح دفاع هوایی پاکستان قرار داشت، احتمالا به این راحتی توسط اسرائیل مورد حمله قرار نمیگرفت". گفتنی است که جی-۱۰ یک جنگنده نسل قدیمیتر از جی-۳۵ است.
کارشناسان میگویند چین که زمانی به شدت به واردات از روسیه وابسته بود، به توسعه هواپیماهای پیشرفته خود روی آورد که نشان دهنده خودکفایی و رقابتپذیری فزایندهای میباشد که در آن تا حدی پیش رفته که ممکن است از روسیه نیز پیشی بگیرد. گزارش تحلیلی اخیر موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) نشان میدهد که میانمار، پاکستان، تایلند و امارات متحده عربی دریافتکنندگان اصلی فروش تسلیحات چین بودهاند. این در حالیست که امارات متحده عربی زمانی به جتهای اف-۳۵ آمریکایی چشم دوخته بود.
موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) در گزارشی در ماه مارس نوشته بود:"در حالی که چین به دنبال افزایش صادرات تسلیحات خود در سطح جهانی است، بسیاری از بزرگترین واردکنندگان جهان هنوز به دلایل سیاسی ترجیح میدهند تسلیحات عمده از چین خریداری نکنند". در بخش دیگری از آن گزارش آمده بود:"بخش عمده صادرات تسلیحات چین (۷۷ درصد) به کشورهای آسیا و اقیانوسیه و پس از آن به کشورهای آفریقا (۱۴ درصد) صادر شده است. چین در فاصله سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۰ به ۴۴ کشور سلاحهای عمده تحویل داده است، اما تقریبا دو سوم صادرات اسلحه آن (۶۳ درصد) فقط به یک کشور بوده است: پاکستان".
نشریه "نیوزویک" در گزارش تازه خود اشاره میکند که اقدام نظامی اخیر اسرائیل علیه ایران میتواند تهران را به سمت دستیابی به سیستمهای دفاع هوایی چینی در آینده سوق دهد. سایر کشورهای خاورمیانه و فراتر از آن احتمالا سیستمهای چینی را زیر نظر دارند و به طور بالقوه به طور جدیتری به آن نگاه میکنند.
روسیه بحران اسرائیل و ایران را با ابزارهای اندک برای مداخله رصد میکند
روسیه با نگرانی بمباران ایران توسط اسرائیل را رصد میکند، اما میداند که اهرمهای کمی برای تاثیرگذاری بر درگیریهای رو به افزایش در خاورمیانه دارد. روسیه قصد ندارد به ایران کمک دفاعی ارائه دهد و میانجی گری آن کشور میان ایران و اسرائیل نیز محتمل به نظر نمیرسد، اگرچه روسیه ممکن است در دیپلماسی پشت صحنه بین ایران و ایالات متحده نقشی ایفا کند.
درگیری اخیر میان ایران و اسرائیل میتواند پیامدهای قابل توجهی برای روسیه داشته باشد، به طور بالقوه پرونده اخلاقی غرب علیه روسیه را تضعیف کند، قیمت نفت را افزایش دهد و توجه جهانی را از اقدامات روسیه در اوکراین منحرف کند. روسیه با نگرانی فزایندهای برای بقای یک متحد کلیدی، بمباران ایران توسط اسرائیل را زیر نظر دارد، اگرچه کرملین اذعان دارد که اهرمهای کمی برای تأثیرگذاری بر درگیری رو به افزایش در خاورمیانه دارد.
یک منبع نزدیک به کرملین به شبکه خبری "بلومبرگ" گفته که ایران از روسیه درخواست کمک نکرده و مسکو قصد ندارد هیچ گونه کمک دفاعی ارائه دهد. این فرد که نخواسته نامش فاش شود، در مورد مسائل حساس افزوده است: "هیچکس نمیتواند "بنیامین نتانیاهو" نخستوزیر اسرائیل را از ادامه بمباران بازدارد و اگر واقعا هدف اسرائیل از حمله علیه ایران تغییر نظام سیاسی آن کشور باشد، روسیه نمیتواند به عنوان میانجی برای توقف درگیری عمل کند".
"فئودور لوکیانوف" رئیس "شورای سیاست خارجی و دفاعی" اندیشکدهای که به کرملین مشاوره ارائه میدهد، در این باره میگوید:"در حال حاضر، میانجی گری محتمل به نظر نمیرسد. اگر صحبت از نوعی دیپلماسی پشت پرده باشد، روسیه بیشتر احتمال دارد نقشی بین ایران و ایالات متحده ایفا کند. علاقه اسرائیل به مذاکرات آشکار نیست".
روسیه از زمانی که "ولادیمیر پوتین" رئیسجمهور روسیه، دستور حمله علیه اوکراین را در سال ۲۰۲۲ صادر کرد و بزرگترین درگیری اروپا از زمان جنگ جهانی دوم را آغاز نمود، روابط خود را با ایران عمیقتر کرده است. رسانههای غربی مدعی شدهاند که ایران صدها پهپاد جنگی در اختیار روسیه قرار داده که برای حمله به اهدافی در اوکراین استفاده شدهاند. هم چنین، دولتهای ایالات متحده و دولتهای اروپایی سال گذشته ایران را به تأمین موشکهای بالستیک برای مسکو متهم کردند، اگرچه تهران صحت این ادعاها را رد و تکذیب کرده است.
روسیه که نیروگاه اتمی بوشهر ایران را ساخته، در مذاکرات بینالمللی که منجر به توافق تاریخی ۲۰۱۵ شد، شرکت داشت، توافقی که برنامه هستهای ایران را در ازای کاهش تحریمها محدود میکرد. "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا در دوره اول ریاست جمهوری خود از آن توافق خارج شد.
پوتین در یک تماس تلفنی تقریبا یک ساعته با ترامپ در روز شنبه پیشنهاد کمک به میانجی گری برای حل مناقشه اسرائیل و ایران را ارائه داد و در آن نسبت به "عواقب غیرقابل پیشبینی" این بحران برای کل خاورمیانه هشدار داده بود. "دیمیتری پسکوف" سخنگوی کرملین روز سهشنبه به خبرنگاران گفته بود:"وضعیت در حال حاضر در مسیر تشدید هرچه بیشتر و شدیدتر است".
"روسلان پوخوف" کارشناس دفاعی مستقر در مسکو میگوید:"برای روسیه، حمله اسرائیل به ایران میتواند به اندازه انتخاب ترامپ یک برد ژئوپولیتیکی باشد. تهاجمی بودن محض حملات اسرائیل، موضع اخلاقی غرب علیه روسیه را تضعیف میکند، در حالی که جنگ با ایران احتمالا قیمت نفت را افزایش میدهد و امیدها برای کاهش درآمدهای حیاتی جنگی مسکو را از بین میبرد".
به گفته "پوخوف" یک جنگ جدید در خاورمیانه توجه جهانی را از اقدامات روسیه در اوکراین منحرف میکند و احتمالا باعث تغییر جهت حمایت نظامی ایالات متحده از کی یف به کمک رسانی به اسرائیل میشود. با این وجود، پس از سرنگونی ناگهانی "بشار اسد" رئیس جمهور سوریه و متحد روسیه توسط شورشیان در ماه دسامبر، کرملین چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد. به گفته "نیکیتا اسماگین" متخصص روابط روسیه و ایران، پروژههای مشترک از جمله یک کریدور حمل و نقل شمال-جنوب که به کاهش فشار تحریمها بر هر دو کشور ایران و روسیه کمک میکند، به طور بالقوه در معرض خطر درگیری طولانی مدت و بیثباتی سیاسی در تهران قرار خواهند گرفت. او میافزاید: "روسیه این وضعیت را به طور بالقوه بازتاب دهنده تجربه خود در مورد اسد در سوریه میبیند. در نتیجه، سناریوی سقوط نظام سیاسی فعلی در ایران به نفع منافع روسیه نخواهد بود".
منابع: اقتصاد 24 به نقل از بنیاد دفاع از دموکراسی ها، رسانه خبری "بیزینس نیوز یوروپ" (bne intelliNews)، بلومبرگ، اندیشکده بروکینگز، نیوزویک