بررسی علل افزایش سن ازدواج
ندا احمدی: ازدواج و تأخیر آن امری اجتماعی است. شکل گیری و تغییرپذیری آن در نزد افراد، در فرایند تعامل خود با جامعه و تحت تأثیر سطوح مختلف کلان، میانی و خرد بوده است.
عوامل مختلفی برای این افزایش سن ازدواج مطرح می شود، عواملی که عمدتا رنگ و بوی اقتصادی دارد، اما آنطور که روانشناسان می گویند عوامل اقتصادی شاید بخشی از این علل تاخیر در ازدواج جوانان باشد و این عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند که نقش پررنگ تری در این زمینه ایفا می کنند.
بطور کلی عوامل ذیل در بالا رفتن سن ازدواج مطرح می باشد:
افزایش جرایم و آسیب های اجتماعی:
بالا رفتن جرایم و آسیب های اجتماعی مانند: اعتیاد، بی بندوباری، همسر آزاری، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان و مانند آن نه تنها موجب از هم پاشیدگی خانواده ها شده است، بلکه باعث سلب اعتماد جوانان از ازدواج گردیده و سبب شده است که جوان امروز به ازدواج به عنوان عامل خوشبختی، نگاه نکند و سرنوشت خود را به کسانی که در دام این آسیب ها گرفتار شده اند، تشبیه کند.
تحصیلات:
بسیاری از تحصیل کرده ها در جامعه دچار بیکاری کاذب و یا پنهان شده اند. بطوریکه به شغل هایی روی آورده اند که متناسب با میزان تحصیلات و رشته آنها نیست. همین امر به یک میل بسیار قوی برای مجرد ماندن و عدم تشکیل خانواده در جامعه تبدیل شده است
همین طورطولانی بودن مدت تحصیلات دانشگاه و افزایش نسبت دختران به پسران سبب شد اولاً، اغلب پسران و دختران تا پایان تحصیلات و بعد هم تا به دست آوردن شغل، از ازدواج سرباز زنند؛ و ثانیاً، دختران به علت داشتن تحصیلات دانشگاهی حاضر به ازدواج با پسران پشت کنکور مانده نباشند و درصد بالایی از آنان بدون همسر بمانند، یا به ازدواج ناخواسته تن بدهند؛ چنانکه امروز شاهد این معضل هستیم.
آرمانگرایی برخی افراد:
علت دیگری که می توان برای تاخیر در ازدواج و افزایش سن ازدواج جوانان عنوان کرد بحث آرمانگرایی برخی افراد است، برخی به دنبال یافتن یک همسر همه چیز تمام هستند و این درحالی است که هیچ کس در این جهان کامل نیست و همه ایراداتی دارند
داشتن موقعیت اقتصادی خوب یک معیار کلی برای پسران در ازدواج است لذا بالا رفتن سن ازدواج در آنان برای رسیدن به یک موقعیت شغلی و درآمد مناسب است که چندین سال به طول می انجامد.
بیکاری و نبود شغل پایدار:
بیکاری پسران و نبود امکانات اقتصادی برای قبول مسئولیت در زندگی
وقتی صحبت از اشتغال می شود، همه از دولت انتظار ایجاد شغل دارند، هرچند دولت موظف به ایجاد شغل است اما اشتغال در کارمندی دولت خلاصه نمی شود و دولت هم نمی تواند برای همه شغل ایجاد کند
شرایط اقتصادی جامعه:
معیشت در چند سال اخیر تحت تأثیر شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار داشته و در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بر نابسامانیهای اقتصادی به عنوان یکی از مؤلفههای مهم و اثرگذار بر کاهش تمایل جوانان به ازدواج اشاره شده است. در این خصوص مطرح شده: «تغییر نکردن روند موجود و عدم توانمندسازی اقتصادی افراد در تأمین معاش یک خانواده نه تنها استحکام خانوادههای موجود را تحتالشعاع قرار میدهد بلکه شکلگیری خانوادههای جدید را نیز با مشکل روبهرو میکند.»
تجمل گرایی و سخت گیری خانواده ها :
توقع برگزاری ازدواج های پرهزینه مزید برعلت شده است و جوانان تلاش می کنند وقتی به تمام امکانات برای داشتن یک ازدواج موفق دست پیدا کردند، ازدواج کنند.
تعیین مهریه های زیاد، برگزاری مجالس مجلل و تجمل گرایی در ازدواج گسترش یابد که خود باعث کاهش ازدواج جوانان می شود. «به عقیده بسیاری از جوانان هزینه ازدواجشان بیش از ۵۰۰ میلیون تومان می شود، ضمن اینکه آنها باید از نظر مسکن، ماشین و تحصیلات نیز تامین باشند تا بتوانند زندگی مشترک را آغاز کنند.
تغییر ماهیت ازدواج و فاصله گرفتن از الگوها:
هر جامعه ای متناسب با فرهنگ خود راه حل هایی را پیدا کرده است، یکی از آنها ازدواج آزاد است که در ایران به عنوان ازدواج سپید شناخته می شود
در ازدواج سپید از دیدگاه کشورهای غربی، زندگی زناشویی باید مبتنی بر عشق باشد، اما چون بچه های زوجین از نظر قانونی پذیرفته نمی شدند، دولتها به ناچار برای جلوگیری از حضور مهاجران و کاهش جمعیت کشور، فرزندان حاصل از ازدواج سپید را به رسمیت شناخته و خانواده را بازتعریف کردند.
متاسفانه ازدواج سپید با کارکردهای نامتعارف و ساختارشکنانه آن در تعریف خانواده، در جامعه سنتی ایران رو به گسترش است و والدین دیگر در برابر این نوع همزیستی دختران و پسران سکوت کرده اند
اختلاف نسل:
دچار اختلاف نسل یا ابهام نسل شده ایم، به طوری که جوانان ما از ازدواج و زندگی زناشویی چیزی را طلب می کنند که ممکن است با شرایط واقعیت روز و فلسفه ازدواج تطابق نداشته باشد، به طوری که 30 درصد جوانان اعلام می کنند که فرد مناسب را پیدا نکرده اند.
تزلزل و نداشتن قدرت تصمیم گیری برای ازدواج
ناآگاهی کافی دختران و پسران در مورد مسئولیت های خود پس از ازدواج و فرزندآوری
ازدواج هراسی در جامعه:
درصد بالایی از جوانان از ازدواج هراس دارند. آنها فکر می کنند با ازدواج، همه آزادی هایشان را ازدست می دهند. مثلا پسرها نمی توانند آزادانه به تفریح و خوشگذرانی بپردازند و دخترها دیگر نمی توانند ادامه تحصیل دهند و درس بخوانند.
گاهی اوقات رفتار ما آدم ها نیز به افزایش مشکلات جوان ها دامن می زند. در محافل و مهمانی ها هر وقت صحبت از ازدواج می شود، برخی به شوخی از تعابیری چون «بدبخت شدن»، «اسیر شدن» و «خداحافظی با لذت های خوش زندگی» یاد می کنند. جوانان با شنیدن این صحبت ها تحت تاثیر قرار می گیرند و از رو در رو شدن با مسئله ازدواج می ترسند.
تعدادی از جوانها علت تجرد خود را افزایش طلاق در کشور و ترس از شروع زندگی عنوان میکنند. دکتر مصطفی آبروشن- در قامت جامعه شناس با تأیید این موضوع میگوید: «پیامدهای حقوقی، اقتصادی و روانی ناشی از طلاق بسیار نگران کننده است. این عوامل ریسک یک زندگی با کیفیت را برای تشکیل خانواده بهشدت بالا میبرد. بنا براین طلاق به عنوان یک عامل مؤثر باعث بروز ترس در مسئولیتپذیری جوانان میشود».
تعلق عاطفی بیش از حد والدین:
هر چند که در میان دلایل و علت های تاخیر در ازدواج جوانان این موضوع شامل درصد پایینی از جامعه ساکن در این محدوده است، اما آثار آن به مرور زمان می تواند به دیگر خانواده ها سرایت کند.
تعلق بیش از حد عاطفی پدرها و مادرها به فرزندان باعث شده تا برای ازدواج و سروسامان یافتن آنها میلی نداشته باشند. در واقع این افراد حاضر نیستند با ازدواج فرزندانشان برای خود شریک عاطفی پیدا کنند. بنابراین این نوع رفتارها باعث می شود که جوانان میلی به ازدواج و تشکیل خانواده نداشته باشند و به همین زندگی عادت کنند.«
تفریحات بیرون از خانه و نحوه گذراندن اوقات فراغت:
دست یابی گسترده به دایره دوستی و از بین رفتن مرزهای دوستی بین زنان و مردان و دختران و پسران در جامعه به این امر اشاره دارد. دسترسی راحت به جنس مخالف و ارضای نیازهای جنسی خود تبدیل به عاملی برای به تعویق افتادن سن ازدواج شده اند. برقراری رابطه جنسی راحت و در دسترس، نیاز و انگیزه ای برای ازدواج و زیر بار تعهد و مسوولیت رفتن افراد باقی نمی گذارد.
عدم توازن جمعیت پسران و دختران آماده ازدواج در ایران:
بنا بر برخی آمارها، جمعیت بیشتر دختران در شرف ازدواج نسبت به پسران آماده ازدواج سبب می شود پسران در ازدواج رقابت نکنند و در نتیجه عجله ای نداشته باشند.
به هم خوردن توازن دختر و پسر در روستاها:
طبق آمارها، به علت مهاجرت پسران روستایی به شهرها برای جستجوی کار، جمعیت دختران روستایی آماده ازدواج دو برابرِ گذشته است.
تاثیرات بالا رفتن سن ازدواج:
ازدواج مقدمه و منشأ خانواده محسوب میشود که افزایش متوسط سن ازدواج چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی دارای آثار و پیامدهایی است :
خطر ناباروری دختران مجرد
بنا به دلایل روانشناسی و فیزیولوژیکی بالا رفتن سن ازدواج در زنان به مراتب خطرناکتر از بالا رفتن سن ازدواج در مردان است، بالا رفتن سن ازدواج برای دختران آسیب زا است زیرا فرزندآوری آنان شرایط سنی خاصی را می طلبد که در صورت تاخیر در آن امکان بارآوری و داشتن فرزندان زیاد را از آنان سلب می کند
سن طلایی بارداری زنان بین 20 تا 30 سال است که می توانند در این دوره بیشترین فرزندآوری را داشته باشند.
هر چه سن دختران بالاتر رود، درصد باروری آنان کاهش می یابد و در تمام دنیا شرایط بارداری دختران بعد از 35 سال به خوبی شرایط بارداری آنان قبل از این سن نیست.
هم اکنون تفاوت سن ازدواج و سن آمادگی برای ازدواج برای دختران 10 سال و پسران 15 است. این دوره ریاضت جنسی می تواند یکی از عوامل کاهش باروری باشد که در نهایت به کاهش رشد جمعیت می انجامد
افزایش متوسط فاصله بین ازدواج و فرزندآوری و فاصله تولد بین فرزندان، روند رو به افزایش تمایل به تک فرزندی و افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق، سقط جنین و رفتارهای پر خطر از دیگر عوامل تأثیرگذار بر رشد ناباروری در جامعه است. اگرچه در هر سنی میتوان خانواده تشکیل داد اما افزایش سن ازدواج باعث کاهش قدرت باروری در زنان میشود.
کاهش رشد جمعیت
سنی جامعه رو به میان سالی و کهنسالی می رود. این امر به یک پدیده مساله ساز در جامعه تبدیل و به دنبال این مساله میزان بیماری های مقاربتی و اچ ای وی در جامعه بسیار می شود. در نتیجه سلامت جامعه و فرزندانمان به خطر می افتد. : افزایش بی اعتمادی در جامعه و افزایش تجرد گرایی از مهمترین آثار و تبعات این امر است
احتمال تجرد را بالاتر می برد
حرکت به سمت افزایش سن ازدواج به سنین بالاتر، احتمال تجرد را به ویژه برای دختران بالاتر ببرد: «از آنجا که در جامعه ایران ازدواج دختران تابع تقاضای پسران است در نتیجه وضعیت ازدواج دختران را نیز نباید جدا از تقاضای مردان برای ازدواج در نظر گرفت. بنابراین مسئله اصلی این است که کدام عوامل بر تمایل و عدم تمایل مردان به ازدواج تأثیرگذارند؟ و در چه شرایطی ازدواج افراد به تعویق میافتد؟ بنابراین مسئله تجرد جدای از افزایش سن ازدواج نیست.»
: «به محض انتقال سنی از گروه سنی ۲۹-۲۵ سال به ۳۰ سال و بالاتر، شانس ازدواج بر مبنای تقاضای پسران برای ازدواج با دختران، به شدت کاهش مییابد. بر اساس نتایج این مقاله احتمال اینکه دختری واقع در سنین ۳۴-۳۰ سالگی ازدواج کند حدود نصف احتمال ازدواج دختری در سنین ۲۹-۲۵ ساله است و اگر این دختر در گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سالگی قرار گیرد این احتمال به یک پنجم کاهش خواهد یافت. اگر سن زن به همین ترتیب به گروههای سنی بالاتر انتقال یابد، به سرعت به میزان بیشتری شانس ازدواج کاهش خواهد یافت تا جایی که در دهه ۵۰ سالگی عمر به صفر نزدیک میشود.
گسترش معاشرت و روابط خارج از ازدواج رسمی به کاهش تمایل پسران به ازدواج منجر میشود. در واقع این گونه روابط یا موجب صرفنظر کردن پسران از ازدواج میشود یا حداقل ازدواج آنان را به تعویق میاندازد که به نوبه خود تقاضای ازدواج پسران را در سنین زیر ۳۰ سال کاهش داده و با توجه به جوانهمسری مردان، به کاهش شانس ازدواج دختران ۳۰ ساله و بالاتری که اکنون تعداد آنها پرشمارتر از قبل شده است منجر خواهد شد.»
خطرکاهش تعداد تشکیل خانواده ها و فرزند آوری ها برای دولت
چون جمعیت یک جامعه در حفظ قدرت و اقتدار آن جامعه مهم است. به همین خاطر است که بسیاری از دولت طرح های حمایت از تشکیل خانواده و فرزند آوری را در دستور کار خود قرار می دهند.
افسردگی و از بین رفتن نشاط در جوانان،
مبتلا شدن به وسواس زیاد در انتخاب همسر،
مشکل آفرینی فرزندان بزرگ و ازدواج نکرده در خانه،
افزایش اضطراب و نگرانی خصوصاً در دختران،
حالت بلاتکلیفی، از دست رفتن طراوت و زیبایی،
ناامیدی و تصمیم به عدم ازدواج به خاطر کاهش میل به ازدواج،
بی دقتی در انتخاب همسر خصوصاً در دختران،
احتمال افزایش انحرافات،
احساس سربار بودن در خانواده
راهکارها:
راهکارهایی برای کاهش سن ازدواج توسط کارشناسان پیشنهاد گردیده شامل:
-ایجاد نهضت فراگیر ملی برای تسهیل و ترویج ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران، تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه
-ایفای نقش دولت در ایجاد زمینه های اشتغال
«جوانی که هیچ گونه آینده شغلی روشنی را برای خودش تصور نمیکند چگونه میتواند به ازدواج تن دهد؟ در مبحث ازدواج نمیتوانیم با رویکردهای دستوری جوانان را وادار به ازدواج نماییم، برای یک ازدواج موفق، علاوه بر بلوغ فیزیولوژی و فکری شخص باید تمکن اقتصادی نیز داشته باشد تا بتواند به بلوغ اجتماعی نیز برسد لذا تا زیربنا و مقدمات ازدواج مهیا نشود هر گونه شتابزدگی در این امر آسیبزا خواهد بود. در واقع دولت باید به عنوان نهادی تسهیلگر ونه مداخلهگر با ایجاد زمینههای اشتغال و فراهمسازی بسترهای حمایتگرانه، نقش سازنده خود را به خوبی ایفا کند.»
-تمرکز بر بهبود وضعیت اقتصادی پسران در سن کمتر از ۲۵ سال
که بتوانند با دخترانی که هنوز وارد مرحله تحصیلات دانشگاهی نشدند، ازدواج کنند. «اگر مردان در سن مناسب ازدواج (زیر ۲۵ سال) وضعیت اقتصادی و رفاهی مناسبی داشته باشند و براساس الگوی تقاطع سنی ازدواج با دختران چهار یا پنج سال کوچکتر از خود ازدواج کنند، نقش عامل تحصیلات دختران در افزایش سن ازدواج، کاهش مییابد.»
-حمایت از مشاغل غیروابسته به تحصیلات عالی
این راهکار تأکید میکند که در صورت تقویت مشاغلی که وابستگی به تحصیلات عالی ندارند، میتوان امکان اشتغالزایی بالاتری در شهرهای مختلف ایجاد کرد و به دنبال آن سن ازدواج را پایین آورد.
- ضرورت وام ازدواج تجمیعی با بازپرداخت طولانی مدت
-ازدواج جوان ها اولویت باشد
نتایج تحقیقات و مطالعات پژوهشگران نشان می دهد که در زمینه موضوع ازدواج با چند گروه شامل جوانان، افراد بزرگسال و سالمند مواجه هستیم. قدر مسلم جوانان به عنوان نیروهای فعال و آینده ساز جامعه در اولویت نخست قرار می گیرند و باید برای تشکیل خانواده و ازدواج به موقع آنها، قدم های اساسی برداشته شود. البته نباید از وضعیت ازدواج سایر گروه های سنی نیز غافل بود. به هر حال آنها حق زندگی دارند و با تشکیل خانواده می توانند از باقیمانده عمر خود بهترین استفاده را ببرند.
-گسترش مراکز مشاوره ازدواج
یکی از دلایلی که جوانان را از ازدواج دور کرده است، نداشتن اطلاعات صحیح از ازدواج و وجود بدبینی های بی مورد است. بسیاری از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بی اطلاعند و برخی هم از افکار ناصحیح و خرافی در این مورد رنج می برند. وجود مراکز مشاوره ازدواج، کمک شایانی به جوانان می کند و دغدغه های بی مورد آنان را برطرف می سازد.
یکی از برنامه های تاثیر گذار برپایی کلاس ها و کارگاه های مشاوره ای گروهی و انفرادی است که با موضوعاتی چون ازدواج جوان ها، موانع و چالش های ازدواج، خواسته های جوان دیروز و امروز در امر ازدواج، نقش خانواده در تشکیل خانواده جوانان و ... با حضور کارشناسان و صاحبنظران به اجرا در می آید
- سیاستگذاریهای کارآمد و اثربخش در حوزههای اقتصادی
«تصمیمات بلندمدتی مانند ازدواج نیازمند حدی از ثبات اقتصادی مانند شغل، مسکن، ثبات قیمتها و چشمانداز روشن نسبت به آینده است. در شرایطی که هر روز شرایط تهیه مسکن و حتی اجاره آن برای جوانان تاریکتر و نامشخصتر میشود، تداوم این شرایط اثر خوبی بر سن ازدواج جوانان نخواهد داشت. در شرایطی که ثبات قیمتها برقرار نباشد و روز به روز بر قیمت کالاهای اساسی که حداقل نیاز یک زوج جوان برای ازدواج را تأمین میکند، افزوده شود، سن ازدواج بالا و بالاتر می رود.»
ـ گسترش فرهنگ ساده زیستی
اگر در جامعه، ساده زیستی و استفاده از حداقل امکانات مادی ارزش شود و یا حداقل این که ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا می کند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادی، ارزش شود و چشم و هم چشمی های زیان آور گسترش یابد، جوان امروزی ما ناچار است در پی تهیه آن وسایل باشد و تا آن را تهیه نکرده ازدواج نکند. در نتیجه از داشتن خانواده در سن جوانی، محروم می ماند.
- ازدواج در خلال تحصیل
همان طور که گفتیم یکی از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر طوری برنامه ریزی شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر که مهم ترین و حساس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا می کند.
-کاستن از هزینه های اضافی
بسیاری از هزینه هایی که در زندگی می شود، اعم از هزینه های جشن عقد و عروسی، یا تهیه جهیزیه، مسکن و سایر لوازم زندگی، ضرورت زیادی ندارد و امکان حذف یا کاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانواده هایشان تصمیم بگیرند تمام هزینه های غیرضروری را حذف کنند و به حداقل امکانات اکتفا کنند، امکان ازدواج برای اکثر جوانان ما عملی می شود. این که جوانان ما یا خانواده هایشان این تصور و ایده را داشته باشند که در ابتدای زندگی باید از همه یا اکثر امکانات مادی برخوردار باشند و در برگزاری مراسم عقد و عروسی، هزینه های سنگینی بر یکدیگر تحمیل کنند، نتیجه ای جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.
ـ همیاری در هزینه های ازدواج
همان طور که خداوند همه مردم جامعه را به یاری جوانان برای ازدواج و تشکیل زندگی دعوت می کند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظیفه دارند در این امر خیر شرکت کنند. همچنین اگر ترتیبی داده شود که افراد نزدیک به خانواده پسر و دختر، به صورت یک رسم و عادت نیکو، قسمتی از هزینه های ازدواج را بر عهده گیرند، کمک بزرگی به تحقق این هدف می شود. این پیشنهاد گرچه ظاهر ساده ای دارد، ولی در عمل تأثیر شگفت انگیزی در هموار ساختن مسیر ازدواج جوانان دارد و چون این مشکل عمومیت دارد، و هر کسی خود را محتاج کمک می بیند، همه مردم در این امر خیر شرکت خواهند کرد.
- ایجاد شغل های پاره وقت در دوران تحصیل و مانند آن
امروز دغدغه اصلی جوانان و به ویژه دانش جویان، اشتغال است. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالی ما طوری برنامه ریزی نکرده که همه فارغ التحصیلان خود را به ابزار و فنون شغلی مجهز کند. همان طور که نیروی نظامی نتوانسته برای سربازان وظیفه که خیل عظیمی از جوانان کشورند، در این زمینه کاری کند و حداقل هر یک از آنان را در مدت سربازی به فن یا صنعتی مجهز کند. البته کارهایی در تحقق این هدف انجام شده، ولی اصلاً کافی نیست. فی المثل اگر دانشجوی جوان ما، بتواند در خلال تحصیل، شغل مناسبی داشته باشد، می تواند بسیاری از هزینه های زندگی خود را تأمین کند. لازمه این کار این است که آموزش های کاردانی و کاربردی در طول تحصیل گسترش یابد و تعداد واحدهای نظری کاهش پیدا کند.
- کنترل مهاجرت روستاییان به شهرها
از بین تمام خسارت ها و ضررهایی که در مهاجرت روستاییان به شهر وجود دارد، مشکل افزایش سن ازدواج، جایگاه ویژه ای دارد. اگر بتوان با افزایش امکانات زندگی در روستاها و ایجاد اشتغال برای آنان، از مهاجرت آن ها جلوگیری کرد و آنان را به ماندن در روستا و تولید محصولات کشاورزی و دامی و امثال آن تشویق نمود، علاوه بر حل بسیاری از مشکلات اجتماعی، از افزایش سن ازدواج نیز جلوگیری خواهد شد.
- سن مناسب ازدواج باید بازتعریف شود
سن عقل در دختران 20 سالگی و در پسران 25 سالگی و سن بیداری جنسی از 17 تا 19 سالگی است که نباید با سن ازدواج اشتباه گرفته شود.
بحران در نهاد خانواده در ایران زیاد است که شامل طلاق، قتل، خودکشی، فرار از خانه و... می شود و همه اینها نشان می دهد که باید خانواده بازتعریف شود.
در همه کشورها برای اینکه ازدواج صورت بگیرد، موانع را می یابند و آن نگاه کل نگر و سیستماتیک را اتخاذ می کنند لذا پرداخت وام ازدواج و فراهم کردن محیط عروسی نمی تواند تضمین کننده ازدواج دختران و پسران در سن مناسب باشد.
در شرایط کنونی دیگر نباید برای ازدواج سن خاصی در نظر گرفت، زیرا ازدواج دارای نقش های متفاوتی از جمله جنسی، عاطفی، احترام اجتماعی و اقتصادی است و تا زمانی که شرایط برای ازدواج دختران و پسران مناسب نشود، نمی توان از آنها توقع ازدواج را داشت.