خاورمیانه در مسیر «دیپلماسی مدارا»
شنیده ها: همین یک ماه پیش کم تر کسی تصور می کرد که قبل از آغاز سال جدید شمسی یکی از مقامات بلندمرتبه ایران در کنار یک مقام عالیرتبه عربستانی قرار گیرد و پیمان صلح و آشتی به امضا برسانند و خیلی زود نیز مفاد آن را در عرصه میدانی به اجرا درآورند اما این اتفاق همین چند روز پیش رخ داد و بلافاصله نیز نتایج مثبت آن در عرصه های مختلف مشاهده شد.
همین امر سبب شد تا بسیاری به این باور برسند که دیپلماسی مدارا در این مقطع زمانی می تواند کارکردی شگفت انگیز داشته باشد و دشمن ترین کشورها را در کنار یکدیگر قرار دهد و برای طرفین نیز منافع متعدد در پی داشته باشد.
کلید واژه ای که حسین فرزانه پور، کارشناس روابط بین الملل در خصوص آن می گوید: تساهل و مدارا از موضوعاتی است که پس از رنسانس در مغرب زمین مورد توجه بسیاری واقع شده است. تساهل در اصطلاح سیاسی به معنای برخورد مناسب و توأم با سعه صدر و خویشتن داری نسبت به مخالفان سیاسی و فکری و التزام به آزادی بیان در فضای سیاسی جامعه است.
وی افزود: ترجمان این مفهوم اخلاقی سیاسی در روابط بین الملل به صورت همزیستی مسالمت آمیز نمود پیدا می کند که می تواند به عنوان مدل و الگوی رفتاری مطلوبی مورد استفاده فضای جهانی قرار گیرد. با توجه به غلبه روزافزون خشونت و نارواداری در سطوح مختلف روابط بین الملل که سبب تشدید منازعات قومی، مذهبی در مناطق مختلف جهان به ویژه در میان کشورهای اسلامی شده است و متأسفانه روز به روز نیز بر دامنه آن افزوده می شود. ترسیم تابلویی از تساهل و مدارا در روابط انسانی نه تنها ضرورت امروز بلکه نیاز فردای ما نیز محسوب می شود. از همین رو است که تبیین صحیح و علمی این مفهوم می تواند به تلطیف روابط بین الملل کمک کند. بر همین اساس به نظر می رسد می توان اتفاقات مهم دیگری را نیز در خاورمیانه مطالعه کرد که آن ها نیز مصداق دیپلماسی مدارا هستند. در همین رابطه مجموعه ای از تحولات منطقه ای، این احساس را ایجاد می کند که بخشی از برنامه خروج آمریکا از خاورمیانه به این مسئله منوط شده تا تنش بینِ کشورهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر کاهش پیدا کند.
در کنار این مسئله، از دو دهه گذشته تا به امروز، طبیعتا ژئوپلیتیکِ منطقه خاورمیانه دستخوش تغییرات گسترده ای شده است. پایان صدام، آغاز تغییرات در خاندان آل سعود، تغییر دیدگاهِ حکام اماراتی در کنارِ حضور پررنگ تر اسرائیلی ها، به خودی خود حکایت از آن دارد که الگوی رفتاری حاکمان کشورهای خاورمیانه چندان با ابتدای هزاره سوم همخوانی ندارد و تغییرات را از درون آغاز کرده است.
عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل نشان از آن دارد که نه خاورمیانه آن خاورمیانه همیشگی است و نه مناسبات بین کشورهای منطقه می تواند به همان روال همیشه ادامه داده شود.
قاسم محبعلی، دیپلمات بازنشسته ایرانی در این رابطه می گوید: آمریکای بوش، اوباما و ترامپ همواره در خاورمیانه دخالت حداکثری داشته اند اما از اواخر دوران ترامپ و آغاز بایدن و از آن جایی که در تلاش بودهاند تا از خاورمیانه به سمت آسیای شرقی کوچ کنند و بیشتر بر قدرتهای بزرگی همچون چین و روسیه متمرکز شوند قطعاً دوست ندارند یک خاورمیانه سرتاسر تنش و آتش، پشت سر خود بر جای گذارند به همین دلیل است که ضمن این که سایه سنگین خود را از خاورمیانه برداشتهاند غیر مستقیم کشورهای منطقه را ترغیب کردهاند تا بسیاری از اختلافات موجود را کاهش دهند و همین مسئله باعث شده تا ما شاهد تحولات مثبت منطقهای باشیم.
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه ادامه داد: کشورهای عربی، متاثر از یکدیگر هستند. در ماجرای بهار عربی دیدیم که اگرچه ماجرا از شمال آفریقا آغاز شد اما خیلی زود به دیگر کشورها نیز سرایت کرد در دیگر مسائل نیز مسئله به همین شکل است یعنی تحولاتی که شامل عربستان یا امارات میشود به طور قطع دیگر کشورهای عربی را نیز در بر میگیرد و به تعبیری صحیحتر این کشورها از روی دست یکدیگر برنامه مینویسند.
این دیپلمات پیشین خاطرنشان کرد: یکی از بیماریهای مسری در جهان عرب آن است که حاکمان این کشورها به نوعی خود را مرکز جهان هستی و قدرت لایزال حس میکنند، معمر قذافی در لیبی، صدام در عراق، حافظ اسد در سوریه، و خاندان آل سعود در عربستان همگی پیرو این مدل فکری بودند فلذا این که میبینید عربستانیها خود را برادر بزرگتر و صاحب اختیار دیگر کشورهای عربی فرض میکنند به همان ویروس خطرناک بازمی گردد اما کشورهایی نظیر قطر و امارات حداقل در قضیه افغانستان نشان دادند که در تلاش هستند از مجموع قدرتهای تاثیرپذیر به قدرتهای کوچک اما تاثیرگذار بدل شوند. محبعلی تصریح کرد: تنش و بحران جز جدایی ناپذیر خاورمیانه است اما باید پذیرفت که در سیاست همواره در روی یک پاشنه نخواهد چرخید به عبارتی در دنیای سیاست، دشمن ابدی و دوست ابدی بیمعنا است به همین دلیل است که میبینیم کشورهای خاورمیانه از بعد خروج آمریکا از افغانستان در تلاش هستند تا اختلافات و تنشهای موجود را یا کاهش دهند و یا کلاً از بین ببرند و دقیقا به همین علت است که مشتاق به تنش زدایی با ایران نیز بودند.
علی اصغر زرگر، استاد روابط بین الملل نیز در خصوص توسعه دیپلماسی مدارا در خاورمیانه نیز نظر مشابهی دارد و می گوید: در ماه های اخیر شاهد بوده ایم که ترکیه با قطر و امارات و مصر وارد گفت و گو شده اند که نشان می دهد سیاست های توسعه طلبی جای خود را به دیپلماسی مدارا داده است. بن سلمان با عمانیها گرم میگیرد و ایرانیها نیز حداقل تغییر لحن میدهند و از ادبیات پرخاش جویانه خودداری میکنند.
البته این که فکر کنیم آمریکاییها به طور کامل از خاورمیانه خارج شدهاند چندان سخن درست و دقیقی نیست بلکه آمریکاییها ضمن پیروی از مدل «دیپلماسی نیابتی» در مواقع حساس و لزوم، خود وارد خواهند شد و مدیریت مباحث را در دست خواهند گرفت اما این که ترکیه، امارات، قطر، عربستان، عمان و حتی جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای رفع سوتفاهمات هستند به این مسئله برمی گردد که قدرتهای منطقهای حالا که از زیر سایه حضور و دخالت مستقیم آمریکا خارج شدهاند تلاش میکنند به گونهای دیگر روابط خود را مدیریت و همراهی کنند.
دست و دل بازی 30 میلیارد دلاری بن سلمان در عمان در کنار رفتاری که با لبنانیها در پیش گرفت و بقیه تحولات حکایت از آن دارد که آمریکاییها بسیار هوشمندانه و زیرکانه در تلاش هستند تا با تغییر الگوهای رفتاری در بین کشورهای خاورمیانه، سطح فشار را بر خود کاهش دهند و مشخصا این نتیجه اصلی دیپلماسی مدارا خواهد بود.
وقتی مشاهده می کنیم اماراتی ها در سوریه و کشورهای آفریقایی و در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، تغییر موضع دادهاند یعنی تلاش می کنند اختلافات را ابتدا به ساکن از همان مسیر دیپلماسی حل و فصل کنند و اما اگر ایران مسیری دیگر در پیش گیرد قطعا از تحولات منطقهای عقب خواهد ماند و دیگر کشورها به نزدیک کردن مواضع و اندیشههای سیاسی خود، فضای انزوایی پیش روی جمهوری اسلامی ایران یا هر کشوری که بخواهد به وضعیت به وجود آمده نپیوندد یا ضربه بزند قرار خواهند داد.
در ماه های اخیر حداقل در لحن به این نتیجه رسیدهایم که ایران نیز به تحولات منطقهای واکنش مثبت نشان داده و تلاشها برای کاهش تنش میان تهران و ریاض و تهران و امارات خود نقطه مثبت ماجرا است. ماجرایی که به شکل مشخص سبب شده تا دولت های خاورمیانه در این مقطع زمانی که غربی ها با شرقی ها در حال یقه گیری هستند، دیپلماسی مدارا را زنده نگه دارد و روحی دوباره به آن بدمد و در عمل نیز به آن هویت بخشد.
منبع: آرمان امروز